خانه/وبلاگ/تربیت اقتصادی و حرفه‌ای/یادگیری هوش مالی در بازارچه مدرسه مسجد‌ محور
تربیت اقتصادی و حرفه‌ای

یادگیری هوش مالی در بازارچه مدرسه مسجد‌ محور

یادگیری هوش مالی در بازارچه مدرسه مسجد‌ محور
10 آبان 1404 34 بازدید
pirhadi

تجربه‌ای زنده از تربیت اقتصادی و حرفه‌ای در مدرسه «بندگی»

در یکی از روزهای پرشور پاییز، حیاط مدرسه مسجد محور «بندگی» حال و هوای متفاوتی داشت. چادرهای رنگارنگ، میزهای چوبی ساده و تابلوهایی با خط کودکانه که رویشان نوشته بود: «آجیل خانگی»، «کارت تبریک»، «شربت نذری»، «کتاب‌های دست‌دوم». همه‌چیز آماده بود تا بازارچه‌ای کوچک اما پرمعنا شکل بگیرد؛ بازاری که قرار بود فرصتی باشد برای تمرین «زندگی واقعی» در دل مدرسه.

تربیت اقتصادی و حرفه‌ای؛ یکی از شش ساحت انسان تراز اسلامی

اما در میان شور و جنب‌وجوش بچه‌ها، اتفاقی افتاد که نگاه مربیان را به عمق تربیتی این فعالیت جلب کرد. یکی از دانش‌آموزان، بدون آنکه چیزی برای فروش آورده باشد، وارد بازارچه شد. چهره‌اش کمی نگران بود؛ حس می‌کرد از بقیه عقب مانده است. اما دقایقی بعد، در همان فضای گرم و پرتحرک، ذهنش جرقه زد. او با دقت رفتار دوستانش را مشاهده کرد و متوجه شد یکی از آن‌ها شربت خانگی خوش‌طعمی آورده و به‌صورت محدود در حال فروش است.

دانش‌آموز به سراغ او رفت و با چانه‌زنی و گفت‌وگو، همه‌ی شربت‌ها را یک‌جا خرید. سپس در پایان بازارچه، همان لیوان‌های شربت را با قیمت کمی بالاتر به دیگر بچه‌ها فروخت. آن روز، نه تنها سود کرد، بلکه تجربه‌ای بی‌واسطه از خلاقیت، تصمیم‌گیری، ریسک و تفکر اقتصادی به دست آورد. مربیان وقتی این رفتار را دیدند، به‌جای آنکه صرفاً از هوش مالی او شگفت‌زده شوند، آن را به عنوان نمونه‌ای از تحقق ساحت تربیت اقتصادی و حرفه‌ای در محیط واقعی مدرسه تحلیل کردند.

در «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، ساحت تربیت اقتصادی و حرفه‌ای یکی از شش ساحت اصلی تربیت معرفی شده است؛ ساحتی که هدف آن، پرورش انسان‌هایی است که بتوانند با شناخت درست از کار، تولید، مصرف و ارزش اقتصادی تلاش خود، زندگی را بر پایه‌ی عقلانیت، عدالت و قناعت سامان دهند.

مدرسه

در این ساحت، دانش‌آموز تنها با مفاهیم نظری اقتصاد آشنا نمی‌شود، بلکه می‌آموزد چگونه از تفکر، خلاقیت و وجدان کاری برای اداره‌ی زندگی خود و خدمت به جامعه استفاده کند. به بیان دیگر، هدف تربیت اقتصادی و حرفه‌ای، پرورش انسان مؤمن، خلاق، کارآفرین و متعهد در عرصه‌ی کار و تولید است، نه صرفاً آموزش مهارت‌های مالی خشک و عددی.

بازارچه‌های دانش‌آموزی در مدارس مسجد محور دقیقاً بستری برای تحقق این هدف‌اند؛ زیرا در آنها، کودک و نوجوان در فضایی امن و معنوی، با تجربه‌ی واقعی کار، مسئولیت، برنامه‌ریزی و دادوستد روبه‌رو می‌شود.

وقتی بازارچه تبدیل به کلاس زندگی می‌شود

بازارچه‌ی مدرسه «بندگی» نمونه‌ای روشن از این نوع یادگیری بود. در آن فضا، هر دانش‌آموز نقشی بر عهده داشت: یکی تولیدکننده‌ی کالاهای خانگی بود، دیگری فروشنده، یکی تبلیغ‌کننده، دیگری حسابدار گروه. در نتیجه، هر کس در جایگاه خود، مهارت‌هایی را تمرین می‌کرد که در آینده‌ی زندگی اجتماعی و اقتصادی‌اش نقش‌آفرین خواهد بود.

اما اتفاق خاصی که در این بازارچه رخ داد — یعنی خرید هوشمندانه و فروش خلاقانه‌ی شربت‌ها — نشان داد که حتی بدون داشتن سرمایه‌ی اولیه هم می‌توان با فکر، تحلیل و ریسک، ارزش اقتصادی خلق کرد. این تجربه، در واقع تمرین عملی چند اصل مهم در تربیت اقتصادی بود:

  1. شناخت فرصت‌ها: دانش‌آموز یاد گرفت که فرصت همیشه از قبل فراهم نیست؛ باید با نگاه دقیق و ذهن تحلیل‌گر آن را کشف کرد.
  2. ریسک‌پذیری مسئولانه: او همه‌ی پول خود را برای خرید شربت‌ها هزینه کرد، اما با محاسبه‌ی تقاضای بازار، تصمیمی آگاهانه گرفت.
  3. قیمت‌گذاری عادلانه: افزایش جزئی قیمت در فروش مجدد، نه از سر طمع، بلکه برای جبران زحمت و خطرپذیری‌اش بود.
  4. ارزش فکر و خلاقیت: دانش‌آموز دریافت که دارایی واقعی انسان همیشه پول یا کالا نیست، بلکه اندیشه‌ی خلاق و شجاعت تصمیم‌گیری است.

پیوند اقتصاد و اخلاق در مدرسه مسجد محور

تربیت اقتصادی در رویکرد مسجد محور، هرگز از ارزش‌های اخلاقی و دینی جدا نیست. بازارچه‌ی مدرسه، صرفاً محیطی برای تمرین خرید و فروش نیست، بلکه میدان عمل برای سنجش صداقت، امانت‌داری، تعاون و انصاف نیز هست.

در همین بازارچه، مربیان بر نکاتی چون عدالت در معامله، صداقت در گفتار، پرهیز از اسراف و گران‌فروشی، و نیت خدمت به دیگران تأکید کردند. حتی به دانش‌آموزی که شربت‌ها را دوباره می‌فروخت، یادآوری شد که «سودآوری» زمانی ارزش دارد که همراه با انصاف و نیت خیر باشد.

اینجاست که مفهوم «هوش مالی» در تربیت اسلامی، با مفهوم رایج آن در اقتصاد غربی تفاوت پیدا می‌کند. در نگاه اسلامی، هوش مالی تنها توانایی افزایش دارایی نیست، بلکه مهارت مدیریت حلال، اخلاقی و عادلانه‌ی ثروت است. این نگاه، انسان اقتصادی را به انسان اخلاقی تبدیل می‌کند؛ انسانی که می‌داند هر تصمیم مالی، بعدی معنوی و اجتماعی هم دارد.

تجربه‌ای کوچک، اما تحولی بزرگ در نگرش دانش‌آموز

بازارچه‌ی مدرسه شاید چند ساعت بیشتر طول نکشید، اما اثر تربیتی آن می‌تواند سال‌ها در ذهن دانش‌آموز بماند. او با دستان خود «سود» را تجربه کرد، اما در همان حال «مسئولیت»، «اعتماد به نفس» و «خلاقیت» را نیز لمس نمود.

این تجربه به او آموخت که:

برای موفقیت، همیشه لازم نیست همه‌چیز آماده باشد؛ گاهی باید با فکر و جسارت، مسیر را خودت بسازی.

هر کار کوچک، اگر با نیت درست و اندیشه‌ی دقیق همراه باشد، ارزش اقتصادی و معنوی دارد.

کار و تلاش، نه تنها وسیله‌ای برای کسب مال، بلکه راهی برای رشد شخصیت و عزت‌نفس است.

نقش مربیان در جهت‌دهی تربیتی بازارچه

تربیت اقتصادی و حرفه‌ای در مدرسه، زمانی به ثمر می‌نشیند که مربی، نقش هدایت‌گر و معنا‌بخش داشته باشد. در این رویداد نیز، معلمان و مربیان تنها ناظر فروش و خرید نبودند؛ بلکه با گفت‌وگو، مشاهده و طرح سؤال، به تجربه‌ی دانش‌آموز عمق بخشیدند.

به‌عنوان نمونه، پس از پایان بازارچه، مربی با همان دانش‌آموز گفت‌وگویی کوتاه داشت:

– چرا تصمیم گرفتی همه‌ی شربت‌ها را بخری؟

– چطور قیمت را تعیین کردی؟

– اگر کسی نخرید، چه می‌کردی؟

این پرسش‌ها، ذهن دانش‌آموز را از سطح عمل به سطح اندیشه رساند. این گفت‌وگوها باعث شد او درباره‌ی مسئولیت تصمیم، مفهوم ریسک، و ارزش کار گروهی بیندیشد. چنین بازخوردهایی، بازارچه را از یک فعالیت اقتصادی ساده، به یک تجربه‌ی تربیتی عمیق تبدیل می‌کند.

پیوند ساحت اقتصادی با سایر ساحت‌های تربیتی

از نگاه سند تحول بنیادین، هیچ ساحتی از تربیت در انسان جدا از دیگری نیست. ساحت اقتصادی نیز با ساحت‌های اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و زیبایی‌شناختی پیوند دارد. در این تجربه:

ساحت اعتقادی و عبادی: دانش‌آموزان یاد گرفتند کار و تلاش در نگاه دینی، عبادت است؛ «الکادّ علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله».

ساحت اخلاقی: در معاملات خود، صداقت و انصاف را تمرین کردند.

ساحت اجتماعی: کار گروهی و همدلی را تجربه کردند.

ساحت علمی و فناوری: با روش‌های ساده‌ی محاسبه‌ی هزینه و سود آشنا شدند.

ساحت زیبایی‌شناختی: در طراحی غرفه‌ها و بسته‌بندی محصولات، ذوق و خلاقیت خود را بروز دادند.

به این ترتیب، بازارچه نه یک رویداد محدود، بلکه تمرینی جامع برای شکل‌گیری شخصیت متوازن و مسئول بود.

از بازارچه تا آینده‌ی شغلی

در نگاه تربیت مسجد محور، آموزش باید به‌گونه‌ای باشد که دانش‌آموز در آینده بتواند با توکل، عقلانیت و مهارت، مسیر شغلی و اقتصادی خود را بسازد. تجربه‌هایی مانند بازارچه‌ی مدرسه، زمینه‌ساز این هدف‌اند؛ زیرا نوجوان در آن‌ها طعم مالکیت، برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و ارزش کار را می‌چشد.

او یاد می‌گیرد که درآمد تنها با کار بدنی به‌دست نمی‌آید، بلکه نتیجه‌ی فکر، تدبیر و اخلاق درست است. چنین نگاهی، دانش‌آموز را برای ورود به دنیای واقعی اقتصاد، مجهز به نگرشی توحیدی و مسئولانه می‌کند.

جمع بندی

بازارچه‌ی کوچک مدرسه مسجد محور «بندگی» شاید در ظاهر تنها یک برنامه‌ی فوق‌برنامه بود، اما در باطن، مصداقی زنده از تربیت اقتصادی و حرفه‌ای در تراز سند تحول بنیادین به شمار می‌آید.

در این بازارچه، مفاهیم بزرگ در قالب تجربه‌های کوچک شکل گرفتند:

صبر، خلاقیت، صداقت، تدبیر، و کار جمعی.

دانش‌آموزان یاد گرفتند که پول، هدف نهایی نیست، بلکه ابزار رشد، خدمت و معناست.

وقتی مدرسه به میدان تجربه‌های واقعی تبدیل شود، «یادگیری» دیگر محدود به تخته و کتاب نخواهد بود؛ بلکه به «زندگی» گره می‌خورد. و این همان روح تعلیم و تربیت در مدرسه مسجد محور است: تربیتی که انسان را در همه‌ی ابعاد رشد می‌دهد.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

با استفاده از روش های زیر می توانید این نوشته را با دوستانتان به اشتراک بگذارید

زمینه‌های نمایش داده شده را انتخاب نمایید. بقیه مخفی خواهند شد. برای تنظیم مجدد ترتیب، بکشید و رها کنید.
  • تصویر
  • دسترسی
  • توضیح
  • قيمت
  • افزودن به سبد خرید
برای مخفی‌کردن نوار مقایسه، بیرون را کلیک نمایید
مقایسه محصولات