تجربه نگاری و تاریخ‌ نگاری دو مفهوم مهم در حوزه‌های مختلف علمی و آموزشی هستند که به بررسی و تحلیل تجربیات و وقایع می‌پردازند. در همین راستا، ستاد مدارس مسجد محور با تاریخ نگاری دومین مجمع عمومی مدارس مسجد محور، به بررسی و تحلیل تحولات تعدادی از مدارس مسجد محور، از آغاز تاکنون پرداخته است. در ادامه، ابتدا به توضیح چیستی و چرایی هر یک از مفاهیم تجربه نگاری و تاریخ نگاری خواهیم پرداخت و سپس، برشی از این کتاب را مورد مطالعه قرار خواهیم داد.

همچنین می توانید با مطالعه دیگر کتب تجربه نگاری مدارس مسجد محور، با الگوهای گوناگون این مدارس آشنا شوید.

  1. تجربه نگاری

چیستی تجربه نگاری:
تجربه نگاری به فرآیند ثبت و تحلیل تجربیات فردی یا گروهی اشاره دارد. این فرآیند معمولاً شامل نوشتن، بازتاب و بررسی احساسات، افکار و یادگیری‌هایی است که از یک تجربه خاص به دست آمده است. تجربه نگاری می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند آموزش، روان‌شناسی، هنر و حتی کسب‌وکار کاربرد داشته باشد.

چرایی تجربه نگاری:
یادگیری از تجربیات: تجربه نگاری به افراد کمک می‌کند تا از تجربیات خود بیاموزند و درس‌هایی که از آنها گرفته‌اند را ثبت کنند.
تحلیل و ارزیابی: این فرآیند به افراد اجازه می‌دهد تا تجربیات خود را تحلیل کنند و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند.
تقویت خودآگاهی: تجربه نگاری به افراد کمک می‌کند تا خود را بهتر بشناسند و احساسات و واکنش‌های خود را درک کنند.
ایجاد ارتباطات: به اشتراک‌گذاری تجربیات می‌تواند به ایجاد ارتباطات عمیق‌تر و همدلی بین افراد کمک کند.

  1. تاریخ‌ نگاری

چیستی تاریخ‌ نگاری:
تاریخ‌ نگاری به فرآیند ثبت، تحلیل و تفسیر وقایع تاریخی اشاره دارد. این رشته علمی به بررسی رویدادها، شخصیت‌ها، فرهنگ‌ها و جوامع در طول زمان می‌پردازد و هدف آن درک بهتر گذشته و تأثیر آن بر حال و آینده است. تاریخ‌ نگاری شامل استفاده از منابع مختلف، مانند اسناد، کتاب‌ها، مصاحبه‌ها و آثار هنری برای ساخت یک روایت تاریخی است.

چرایی تاریخ‌ نگاری:
درک گذشته: تاریخ‌ نگاری به ما کمک می‌کند تا از تجربیات و اشتباهات گذشته بیاموزیم و از آنها در تصمیم‌گیری‌های آینده استفاده کنیم.
شکل‌دهی به هویت: تاریخ‌ نگاری به ما کمک می‌کند تا هویت فرهنگی و ملی خود را درک کنیم و به آن افتخار کنیم.
تحلیل تغییرات اجتماعی: با مطالعه تاریخ، می‌توانیم تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را درک کنیم و عوامل مؤثر بر آنها را شناسایی کنیم.

ایجاد آگاهی اجتماعی: تاریخ‌ نگاری می‌تواند به ایجاد آگاهی اجتماعی و فرهنگی کمک کند و ما را به تفکر درباره مسائل معاصر و چالش‌های آینده ترغیب کند.
تجربه نگاری مدیران مدارس یک فرآیند مهم و مؤثر است که می‌تواند به بهبود عملکرد و کیفیت آموزش در مدارس کمک کند. در ادامه به بررسی ضرورت و فواید تجربه نگاری مدیران مدارس می‌پردازیم:


ضرورت تجربه نگاری مدیران مدارس مسجد محور

بهبود فرآیندهای مدیریتی:
تجربه نگاری به مدیران کمک می‌کند تا فرآیندهای مدیریتی خود را تحلیل و ارزیابی کنند و نقاط قوت و ضعف را شناسایی نمایند.
یادگیری از تجربیات گذشته:
مدیران می‌توانند از تجربیات موفق و ناموفق خود درس بگیرند و این تجربیات را در تصمیم‌گیری‌های آینده به کار ببرند.
تسهیل در انتقال دانش:
ثبت تجربیات می‌تواند به تسهیل انتقال دانش و اطلاعات بین مدیران و معلمان کمک کند و به ایجاد یک فرهنگ یادگیری در سازمان آموزشی منجر شود.
تقویت رهبری و مدیریت:
تجربه نگاری می‌تواند به مدیران کمک کند تا مهارت‌های رهبری و مدیریتی خود را تقویت کنند و به بهبود روابط با معلمان و دانش‌آموزان بپردازند.


فواید تجربه نگاری مدیران مدارس مسجد محور

افزایش خودآگاهی:
تجربه نگاری به مدیران کمک می‌کند تا خود را بهتر بشناسند و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند. این خودآگاهی می‌تواند به بهبود عملکرد آنها کمک کند.
تقویت مهارت‌های تحلیلی:
با نوشتن و تحلیل تجربیات، مدیران می‌توانند مهارت‌های تحلیلی خود را تقویت کنند و به درک بهتری از مسائل پیچیده بپردازند.
ایجاد فرهنگ یادگیری:
تجربه نگاری می‌تواند به ایجاد یک فرهنگ یادگیری در مدرسه کمک کند که در آن همه اعضای سازمان، از جمله معلمان و دانش‌آموزان، به یادگیری و بهبود مستمر تشویق شوند.

مدیریت تغییرات:
در دنیای امروز، مدارس با تغییرات سریع و چالش‌های جدید روبه‌رو هستند. تجربه نگاری می‌تواند به مدیران کمک کند تا بهتر با این تغییرات سازگار شوند و راهکارهای مؤثری برای مدیریت آنها پیدا کنند.
بهبود ارتباطات:
تجربه نگاری می‌تواند به بهبود ارتباطات درون‌سازمانی کمک کند. مدیران می‌توانند تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و از تجربیات دیگران نیز بهره‌مند شوند.
پشتیبانی از تصمیم‌گیری:
ثبت تجربیات می‌تواند به مدیران کمک کند تا در فرآیند تصمیم‌گیری خود از داده‌های واقعی و مستند استفاده کنند و تصمیمات بهتری اتخاذ کنند.

برشی از کتاب در سنگر مسجد

از ابتدای خلقت و از آغاز مقابلۀ شیطان با آدم با این سوگند که: «بر سر راه عبودیت انسان‌ها خواهم نشست تا منحرفشان کنم.»[1]، تعلیم ‌و تربیت نیروی انسانی، نزاع اصلی میان دو جبهۀ حق و باطل بوده و در طول تاریخ به شیوه‌های گوناگونی ادامه یافته است.

بعد از دورۀ انبیا و در عصر غیبت، پدیده‌‌‌ای به نام مدرنیته در غرب به وقوع پیوست که توانست طی مدت کوتاهی در جهان گسترش پیدا کند. با وجود شکل‌گیری ساختار مدرنیته در تمدن غرب، این ساختار توانست به‌تدریج به جهان اسلام و به دنبال آن، به کشور ما نیز راه یابد و منجر به تغییر و تحولات بسیاری در فرهنگ جامعۀ ما، از جمله ورود ساختارهای آموزشی این فرهنگ به ‌نظام تعلیم‌ و تربیت ما شود؛ ساختارهایی که به تعبیر مقام معظّم رهبری (مدّ ظلّه العالی) بر اساس فلسفه، مبانی و نیاز جامعهٔ غرب شکل ‌گرفته بود، نه فلسفه و مبانی (دینی ـ سنّتی) ما[2].

در فاصلهٔ کوتاهی بعد از ورود نظام آموزشی جدید، شاهد موج غرب‌گرایی و شرق‌گرایی در کشور بودیم که البته آن زمان، بیشتر از نوع شرق‌گرایی بود که در نتیجۀ آن، فضای سیاسی و اجتماعی کشور را نیز تحت ‌تأثیر قرارداد.

تا پیش از پیروزی انقلاب -حدود ۱۵۰ سال گذشته- روحانیت، مؤمنین و متدینین برای اصلاح انواع ساختارهای جامعهٔ ایران، اقدامات مختلفی انجام می‌دادند؛ از جمله: مقاومت، مقابله با نفوذ خارجی، ورود به فضای درونیِ ساختارهای کشور، تلاش برای اصلاح و برنامه‌ریزی در جهت انجام کارهای مفید و… . با پیروزی انقلاب، امام خمینی (ره) دو رویکرد را در این ‌خصوص در پیش گرفتند:

۱- تأسیس ساختارهای جدید؛ مانند سپاه پاسداران، جهاد سازندگی، نهضت سوادآموزی و نهادهایی که از بطن انقلاب و مکتب اسلام، جوشیده بودند.

۲- اصلاح برخی از ساختارهای موجود؛ مانند ساختار آموزشی.

این دو رویکرد، ساختار آموزشی کشور را نسبت به قبل از انقلاب بسیار متحول کرد. حدود سی و شش هزار شهید دانش‌آموز و دو هزار و پانصد شهید معلّم (مانند شهید رجایی و شهید باهنر که در یک دوره در وزارت آموزش‌ و پرورش فعّال بودند) و نیز افراد شاخصی مانند مرحوم پرورش و دیگران، گواهی بر این ادعاست؛

امّا با وجود این، آنچه توقع می‌رفت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جریان یابد، اتفاق نیفتاد؛ چنان‌که مقام معظّم رهبری در سخنانشان بارها  این موضوع را تصریح کردند و این امر سبب شد تا روحانیون، نیروهای انقلابی و دغدغه‌مندان این عرصه، تلاش‌های دیگری را جهت ایجاد تحول در ساختار آموزشی آغاز کنند؛ مانند: تألیف کتب، فعالیت در کانون‌های مدارس، تشکیل بسیج دانش‌آموزی و در ادامه، حضور در فضای آموزشی غیرانتفاعی و راه‌های متعدد دیگر.

به‌ مرور زمان، برخی از این فعالان به این نتیجه رسیدند که برای کمک به فرایند تغییر و تحول ساختار آموزشی کشور و داشتن نقشی سازنده‌تر در این عرصه، می‌توان کمی آزادانه‌تر از فضای مرسوم فعّالیت کرد. این دغدغه، مقدمۀ ظهور پدیدۀ جدیدی به نام «مدارس مسجد محور» در کشور شد. اولین فعالیت  این مدارس، سال‌ها پیش در مشهد آغاز شد. این در صورتی بود که در شهرهای دیگر نیز برخی افراد بدون اطلاع از برنامه‌های دیگر فعالان این عرصه، اقداماتی را آغاز کرده بودند. به‌تدریج، با اطلاع فعالان از وجود مجموعه‌های دیگر و ایجاد ارتباط دیگر مجموعه‌ها با هم، این ارتباطات باعث ایجاد تأثیر و تأثراتی در میان این مجموعه‌ها شد.

در تاریخ 16/09/1396 اولین نشست مجمع ‌عمومی «مدارس مسجدمحور» کشور با حضور مدیران و فعالان این عرصه در شهر قم برگزار شد. در این جلسه، لزوم تأسیس «ستاد مدارس مسجد محور» به تصویب رسید. هدف از چنین امری، اجرا و سازمان‌دهی امور ستادی در سطح کلان و کشوری، علاوه بر کارهای صفی و میدانی بود.

ستاد «مدارس مسجد محور» در شرایطی تشکیل شد که بسیاری از افراد و مجموعه‌ها حتی نامی از «مدارس مسجد محور» نشنیده بودند؛ امّا رفته‌رفته مخالفت‌ها و تقابل‌ها شروع شد. در عین حال که برخی افراد و نهادها، حامی چنین مجموعه و حرکتی بودند، افراد بسیاری نیز مخالف آن بودند؛ چرا که نادرست‌بودن این اقدام را امری واضح و روشن می‌دانستند و بر وجود ناسازگاری و تضاد  بین مسجد و ساختار آموزش رسمی کشور تأکید می‌کردند.

تصور آن‌ها از امر تعلیم دانش‌آموزان توسط یک طلبه، فقط آموزش روخوانی و تجوید قرآن بود. برخی نیز به دلیل رویکرد عافیت‌گرایانه، بررسی طرح و نتایج به ‌دست ‌آمده از فعالیت‌های انجام‌شده را نیاز خود نمی‌دیدند و مدعی بودند که ما چه‌کار به این کارها داریم؛ اگر قانون مصوبی هست و شما ذیل قانون هستید کارتان را انجام دهید و اگر نیستید، مگر سری که درد نمی‌کند را دستمال می‌بندند؟!

در ادامه، برگزاری جلسات متعدد با گروه بزرگی از مجموعه‌ها آغاز شد. در ابتدا، مرکز مدیریت حوزه‌های علمیهٔ قم و برخی دیگر از شخصیت‌ها، به‌صورت جدی حامی طرح بودند. در تاریخ 16/09/1396 که جلسۀ مجمع‌ عمومی «مدارس مسجد محور» کشور تشکیل شد، حاج‌آقا نبوی و برخی دیگر از بزرگان حوزوی به سخنرانی پرداختند.

به ‌مرور با سازمان تبلیغات اسلامی، بنیاد فرهنگی خاتم‌الاوصیاء (عج)، مجلس شورای اسلامی، شورای ‌عالی انقلاب فرهنگی، نهادهای مختلف آموزشی و فرهنگی و حاکمیتی جلساتی تشکیل شد تا اصل طرح، خروجی، فعالیت‌ها و افراد تأثیرگذار این عرصه برای نهادهای مذکور و آقایان معرفی و روشن گردد؛ هرچه تعداد جلسات و آشنایی طرفین بیشتر شد، هم‌دلی‌ها و همراهی‌ها نیز بیشتر و حمایت‌ها و پشتیبانی‌ها  فراگیرتر شد. حوزهٔ علمیه و برخی نهادهای دیگر نیز به‌صورت جدی‌تر وارد میدان شدند.

سال گذشته، قرارگرفتن «مدارس مسجد محور» به ‌عنوان یکی از مجامع تخصصی قرارگاه خاتم‌الاوصیاء (عج)، به تصویب رسید و به ‌عنوان یکی از مجامع بنیاد، معرفی شد.  ازجمله دیگر اقدامات بزرگی که بهار امسال در شورای‌ عالی تبلیغ حوزهٔ علمیۀ قم به ریاست آیت‌الله اعرافی به سرانجام رسید، تصویب رسمی اساس‌نامه برای «مدارس مسجد محور» بود که به‌طورکلی منجر به تغییر فضای فعالیت مجموعه  شد. اخیراً نیز ایشان دستور تشکیل ستاد «راهبری مدارس مسجد محور» را در حوزهٔ علمیه قم صادر کردند.

 

تشکیل این فضا، با تلاش تک‌تک فعالان این عرصه رقم خورد؛ اعم از دوستانی که در صف (میدانی) «مدارس مسجد محور» فعّالیت می‌کردند و افرادی که در ستاد، پیگیر کارها در سطوح مختلف حاکمیتی و مردمی بودند. اکنون در نقطه‌ای قرار داریم که بیش از ده‌ها و صدها مجموعه در شهرهای مختلف کشور، مشغول فعالیت هستند. امروزه «مدرسهٔ مسجد محور» در میان بسیاری از شخصیت‌ها، فضلا و مراجع عظام تقلید و همچنین مجامع فرهنگی و آموزشی، به یک بحث شناخته‌شده تبدیل ‌شده است. حتی می‌توان ادعا کرد برخی از کشورهای دیگر نیز از ماهیت این رویداد فرهنگی آگاهی پیداکرده‌اند.

در ابتدای فعالیت ستاد، تصمیم بر این شد که تا سه سال، اعضای هیئت مؤسس به ‌عنوان اعضای شورای مرکزی هم فعالیت کنند. دلایل متعددی از جمله محدود بودن تعداد مجموعه‌ها (که فعالان آن‌ها به ‌عنوان مؤسس نیز در ستاد حضور داشتند و اعضای مجمع‌ عمومی را هم تشکیل می‌دادند)، سبب شد تا این تصمیم نهایی شود.

در مدت این سه سال، حرکت‌ها و پیشرفت‌های چشمگیری اتفاق افتاد. اکنون و در جهت انتخاب شورای مرکزی جدید، تصمیم بر این است که دومین نشست عمومی «مدارس مسجد محور» برگزار گردد. بر همین اساس در اساس‌نامۀ ستاد «مدارس مسجد محور» تغییراتی که اعمال آن‌ها لازم بود، لحاظ گردید و به‌زودی در شبکه‌های اجتماعی ایتا و کانالی که برای این منظور ایجاد شده، در اختیار مخاطبان قرار خواهد گرفت.

با توجه به این‌که اقتضائات و شرایط فعالیت مجموعه‌ها هر سال تغییر می‌کند، در اساس‌نامه قید شده است که نظرات جدید مطرح‌شده در شورای محلی بعد از تصویب در مجمع‌ عمومی، می‌تواند وارد اساس‌نامه شود تا با به‌روزآوری آن، نیازهای مجموعه‌ها تأمین گردد.

با توجه ‌به ترکیب استان‌ها و این‌که ممکن است شناخت مجموعهٔ افراد از کل فعالین کشوری دراین ‌خصوص اندک باشد، تصمیم گرفته شد تا انتخابات به‌صورت استانی برگزار گردد.

استان‌هایی که بیشترین تراکم «مدارس مسجد محور» را در کشور دارند مانند استان خراسان، سه نماینده، تهران و قم هر کدام دو نماینده و سایر استان‌ها جمعاً دو نماینده در شورای مرکزی خواهند داشت. دو نماینده نیز از هیئت نظارت بر ستاد «مدارس مسجد محور» در شورای مرکزی حضور دارند که درمجموع، تعداد نمایندگان در شورای مرکزی به یازده نفر می‌رسد. این شورا، در رأس امور مجموعه قرار خواهد گرفت.

دبیرخانه، قلب تپندۀ ستاد و بازوی اجرایی آن است. دبیر ستاد و اعضای آن را شورای مرکزی انتخاب می‌کند.

  1. {قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ} (سورۀ اعراف، آیۀ 16)
  2. چون نظام آموزش و پرورش کشور ما با تقلید از نظام‌هاى آموزش و پرورش غربى پدید آمده بود؛ با همان شکل، با همان محتوا و تقریباً با همان ترتیب؛ یک تحول اساسى لازم بود در فضاى آموزش و پرورش؛ چه از لحاظ قالب، چه از لحاظ محتوا. 17/۰۲/1393 (بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان سراسر کشور(( https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50265

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *