تجربه نگاری و تاریخ‌ نگاری دو مفهوم مهم در حوزه‌های مختلف علمی و آموزشی هستند که به بررسی و تحلیل تجربیات و وقایع می‌پردازند. در همین راستا، ستاد مدارس مسجد محور با تاریخ نگاری و تجربه نگاری مدرسه مسجد محور حضرت روح الله، به بررسی و تحلیل تحولات این مدرسه به روایت محسن رضائیون از آغاز تاکنون پرداخته است. در ادامه، ابتدا به توضیح چیستی و چرایی هر یک از مفاهیم تجربه نگاری و تاریخ نگاری خواهیم پرداخت و سپس، برشی از این کتاب را مورد مطالعه قرار خواهیم داد.

همچنین می توانید با مطالعه دیگر کتب تجربه نگاری مدارس مسجد محور، با الگوهای گوناگون این مدارس آشنا شوید.

1.     تجربه نگاری

چیستی تجربه نگاری:
تجربه نگاری به فرآیند ثبت و تحلیل تجربیات فردی یا گروهی اشاره دارد. این فرآیند معمولاً شامل نوشتن، بازتاب و بررسی احساسات، افکار و یادگیری‌هایی است که از یک تجربه خاص به دست آمده است. تجربه نگاری می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند آموزش، روان‌شناسی، هنر و حتی کسب‌وکار کاربرد داشته باشد.

چرایی تجربه نگاری:
یادگیری از تجربیات: تجربه نگاری به افراد کمک می‌کند تا از تجربیات خود بیاموزند و درس‌هایی که از آنها گرفته‌اند را ثبت کنند.
تحلیل و ارزیابی: این فرآیند به افراد اجازه می‌دهد تا تجربیات خود را تحلیل کنند و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند.
تقویت خودآگاهی: تجربه نگاری به افراد کمک می‌کند تا خود را بهتر بشناسند و احساسات و واکنش‌های خود را درک کنند.
ایجاد ارتباطات: به اشتراک‌گذاری تجربیات می‌تواند به ایجاد ارتباطات عمیق‌تر و همدلی بین افراد کمک کند.

2.   تاریخ‌ نگاری

چیستی تاریخ‌ نگاری:
تاریخ‌ نگاری به فرآیند ثبت، تحلیل و تفسیر وقایع تاریخی اشاره دارد. این رشته علمی به بررسی رویدادها، شخصیت‌ها، فرهنگ‌ها و جوامع در طول زمان می‌پردازد و هدف آن درک بهتر گذشته و تأثیر آن بر حال و آینده است. تاریخ‌ نگاری شامل استفاده از منابع مختلف، مانند اسناد، کتاب‌ها، مصاحبه‌ها و آثار هنری برای ساخت یک روایت تاریخی است.

چرایی تاریخ‌ نگاری:
درک گذشته: تاریخ‌ نگاری به ما کمک می‌کند تا از تجربیات و اشتباهات گذشته بیاموزیم و از آنها در تصمیم‌گیری‌های آینده استفاده کنیم.
شکل‌دهی به هویت: تاریخ‌ نگاری به ما کمک می‌کند تا هویت فرهنگی و ملی خود را درک کنیم و به آن افتخار کنیم.
تحلیل تغییرات اجتماعی: با مطالعه تاریخ، می‌توانیم تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را درک کنیم و عوامل مؤثر بر آنها را شناسایی کنیم.

ایجاد آگاهی اجتماعی: تاریخ‌ نگاری می‌تواند به ایجاد آگاهی اجتماعی و فرهنگی کمک کند و ما را به تفکر درباره مسائل معاصر و چالش‌های آینده ترغیب کند.
تجربه نگاری مدیران مدارس یک فرآیند مهم و مؤثر است که می‌تواند به بهبود عملکرد و کیفیت آموزش در مدارس کمک کند. در ادامه به بررسی ضرورت و فواید تجربه نگاری مدیران مدارس می‌پردازیم:

ضرورت تجربه نگاری مدیران مدارس مسجد محور

بهبود فرآیندهای مدیریتی:
تجربه نگاری به مدیران کمک می‌کند تا فرآیندهای مدیریتی خود را تحلیل و ارزیابی کنند و نقاط قوت و ضعف را شناسایی نمایند.
یادگیری از تجربیات گذشته:
مدیران می‌توانند از تجربیات موفق و ناموفق خود درس بگیرند و این تجربیات را در تصمیم‌گیری‌های آینده به کار ببرند.
تسهیل در انتقال دانش:
ثبت تجربیات می‌تواند به تسهیل انتقال دانش و اطلاعات بین مدیران و معلمان کمک کند و به ایجاد یک فرهنگ یادگیری در سازمان آموزشی منجر شود.
تقویت رهبری و مدیریت:
تجربه نگاری می‌تواند به مدیران کمک کند تا مهارت‌های رهبری و مدیریتی خود را تقویت کنند و به بهبود روابط با معلمان و دانش‌آموزان بپردازند.

فواید تجربه نگاری مدیران مدارس

افزایش خودآگاهی:
تجربه نگاری به مدیران کمک می‌کند تا خود را بهتر بشناسند و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند. این خودآگاهی می‌تواند به بهبود عملکرد آنها کمک کند.
تقویت مهارت‌های تحلیلی:
با نوشتن و تحلیل تجربیات، مدیران می‌توانند مهارت‌های تحلیلی خود را تقویت کنند و به درک بهتری از مسائل پیچیده بپردازند.

ایجاد فرهنگ یادگیری:
تجربه نگاری می‌تواند به ایجاد یک فرهنگ یادگیری در مدرسه کمک کند که در آن همه اعضای سازمان، از جمله معلمان و دانش‌آموزان، به یادگیری و بهبود مستمر تشویق شوند.
مدیریت تغییرات:
در دنیای امروز، مدارس با تغییرات سریع و چالش‌های جدید روبه‌رو هستند. تجربه نگاری می‌تواند به مدیران کمک کند تا بهتر با این تغییرات سازگار شوند و راهکارهای مؤثری برای مدیریت آنها پیدا کنند.

بهبود ارتباطات:
تجربه نگاری می‌تواند به بهبود ارتباطات درون‌سازمانی کمک کند. مدیران می‌توانند تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و از تجربیات دیگران نیز بهره‌مند شوند.
پشتیبانی از تصمیم‌گیری:
ثبت تجربیات می‌تواند به مدیران کمک کند تا در فرآیند تصمیم‌گیری خود از داده‌های واقعی و مستند استفاده کنند و تصمیمات بهتری اتخاذ کنند.

برشی از کتاب زمزمه محبت

در مجموعه ‌ما هرآنچه لازم بود یاد گرفتیم. می‌گفتند طرح بهنام محمدی[1] یک‌سری آموزش‌هایی دارد. آخرین سالی که دستم در مسجدمدرسه باز بود این آموزش‌ها را فرامی‌گرفتم و به بچه‌های مسجدمدرسه آموزش می‌دادم.

شنیدم دانشگاه امام صادق (ع) دوره‌ای را برگزار کرده است. ما هم دوره‌ها را می‌دیدیم و از آن استفاده می‌کردیم. هر شیوه‌ مناسبی بود سعی می‌کردیم یاد بگیریم و اطلاعاتمان را افزایش دهیم. بعد از این لانچر را درست کردیم و آوردیم، هرچه ما به این سر حلقه‌ها می‌گفتیم، اصلاً آشنا نبودند.

من با همین عبا و عمامه این‌ها را برداشتم، یکی دو بار در حیاطِ کوچکِ مسجد، بچه‌ها موشک آبی زدند و بالا رفت که یک بار نزدیک بود به ماشین مردم بخورد. جالب بود که من می‌گفتم نزنید! اما پیرمردهای مسجد می‌گفتند: نه حاج آقا، بگذارید بزنند تا ما ببینیم چطور است؟! ما هم یکی دو بار موشک را پرتاب کردیم؛ ولی محل اجرا مناسب نبود؛ لذا به اتفاق بچه‌ها به یکی از پارک‌های نزدیک مسجد رفتیم.

ازآن‌به بعد، پروژه‌های مختلفی را (به شکل تکه تکه) با بچه‌های حلقه‌مان جلو رفتیم تا اینکه نزدیک تابستان شد، اعلام کردیم که ما طرحی به نام مسجد مدرسه داریم؛ البته پیشاپیش با تک‌تک بعضی از والدین‌شان صحبت کرده بودیم؛ چون ما گاهی با آن‌ها کوه و جاهای دیگری می‌رفتیم و گاهی میان کار، با آنان صحبتی می‌کردیم. حتی گاهی با بعضی از والدین‌ اردو می‌رفتیم و گفتگوهایی داشتیم. بالأخره دوتایی یا سه تایی والدین را دعوت کردیم و جلسهٔ توجیهی ‌گذاشتیم.

ما به آنان گفتیم که این مسجدمدرسه، یک سری خصوصیات دارد. به آنان می‌گفتیم که آیا در خاطرتان هست که در فلان‌جا با هم صحبت می‌کردیم و این خواص را داشت و …  ؟ ما قرار است به صورت امتحانی یک دورهٔ یک ماه و نیمهٔ تابستانی برگزار کنیم. اگر این دوره را دوست داشتید ثبت نام کنید. چنانچه به حد نصاب رسید برگزار می‌شود.

اگر مایل بودید برگزار می‌کنیم؛ ولی اگر نخواستید هیچ اصراری نداریم. نهایتاً تعداد کمی را ثبت نام کردیم و پایگاه تابستانی را راه انداختیم. اینجا عرف نیست برای کلاس پول بدهند. ما گفتیم پایگاه تابستانی اگر بخواهد برگزار شود ۲۶ روز به طول می‌انجامد و پانصد هزار تومان باید هزینه کنید‌. گفتند: چرا؟ گفتم من می‌خواهم استاد بگیرم که دقیقاً از نُه صبح تا اذان ظهر می‌آید. ضمناً هفته‌ای یک اردو نیز تدارک دیده‌ایم، برنامه را به طور مرتب و منظم هماهنگ کردیم.

همه‌چیز را به شکل مرتب و منظم به خانواده‌ها اطلاع رسانی کردیم و تعداد ثبت‌نام‌ها حالت تصاعدی به خود می‌گرفت. یکی از شرکت‌کنندگان اذعان داشت که تا آن زمان برنامه‌ای با این قوت در این محله وجود نداشته است.

این قضایا در ایام کرونا بود. به تدریج، ثبت‌نام‌ها سیر صعودی به خود گرفت تا اینکه مجموعاً ۱۰ نفر شدند. ما نیز پر قوت و با تمام قوا با این ده نفر، پیش رفتیم. وقتی که به بیست و سومین روز رسیدیم من مبتلا به بیماری کرونا شدم و در گروه از والدین عذرخواهی کردم و گفتم چون من کرونا دارم، از آنجایی‌که قرار بود مسابقه‌ای برگزار شود، مسابقه را مجازی برگزار می‌کنیم؛ یعنی حتی از آن هم کوتاه نیامدیم. حدود یک یا دو روز کلاس برگزار کردیم.

مجدداً در گروه اعلام کردم و گفتم که بابت این دو روز، هر خانواده‌ای که می‌خواهد پیامی به پی‌وی بنده بفرستد و من مبلغ پنجاه هزار تومان را به ایشان برمی‌گردانم. جالب اینکه هیچ‌کسی هم نفرستاد.

ما اینگونه جلو رفتیم. سپس آخر تابستان جلسه گذاشتیم و گفتیم چه کسانی می‌خواهند شرکت کنند؟ اگر حداقل به شش نفر برسیم کلاس برگزار می‌شود و چنانچه از شش نفر یک نفر هم کم شود کلاس برگزار نمی‌شود؛ لذا شش نفر ثبت نام کردند و ما هم با آن شش نفر شروع به کار کردیم.

موضوع مدرک تحصیلی مفصل است؛ مثلاً قبل از اینکه شروع شود، با والدین حداقل سه یا چهار جلسهٔ مفصل داشتیم. اینگونه نبود که والدین اطلاع نداشته باشند، بیایند و با مشکل رو به رو شوند؛ خانواده‌ها را به طور کامل در جریان موضوع قرار می‌دهیم. به طور مثال به آنان می‌گفتم شاید جهت امتحان دادن مجبور شوید به یک شهر دیگری بروید؛ و حتی شاید شرایط، به مراتب، بدتر و سخت‌تر شود؛ ولی تا به‌حال، این قانون بوده و ما از آن استفاده کردیم.

این مجموعه از ۱۵ شهریور راه افتاده است و الآن۳۰‌شهریور هستیم و امروز پانزدهمین روز آن بود. ما در بحث آموزش، بر روی روش آموزشی ـ با والدین ـ تأکید بسیاری داریم و همچنین روی بحث چشم‌انداز تحول، خیلی مانور می‌دهیم.

وقتی قم بودیم، در بحث مبانی چهار ساحت داشتیم که از روی کتاب حاج آقا مجتبی تهرانی الگوبرداری کرده بودیم. کتاب ایشان در رابطه با بحث ساحت جسم، عقل، قلب و …. سخن گفته است. کل برنامه‌های مجموعه‌ ما با این چهار ساحت بود که با روش تربیتی امام خمینی (ره) را جلو می‌رفتیم. هنگامی‌که به تهران آمدیم بالأخره با این مجموعه‌ها در ارتباط بودیم و نتیجه گفتگو و تعاملات ما نهایتاً منجر به این شد که ساحت‌ها را بر همین ساحت‌های آموزش‌وپرورش تطبیق دادیم؛ در واقع، همان سند تحول را شخصی­سازی کردیم.

ما در این زمینه، جلسات متعدد هفتگی را در تهران شرکت کردیم که آقای سعیدی‌نژاد نیز در آن حضور پررنگی داشتند. -البته به دلیل برخی مسائل، جلسات نیمه تعطیل شده است.- ما به شکل مفصل با مدیران مدرسه‌هایی که فعالیت داشتند جلسه داشتیم و آن جلسات، خیلی مفید و ارتقایی خوبی بود. به حدی مفید و جذاب بود که بعضی از رفقا حتی یک جلسه نیز غیبت نداشتند‌؛ منتها جلسات، فعلاً اندکی افت کرده است. این جلسات تا یک حدی جلو رفت؛ اما یک‌سری اتفاقاتی افتاد که باید بعداً آن اتفاقات بررسی شود.

ما روی سند تحول تمرکز کردیم و برای خانواده‌ها روی این بحث به خوبی مانور دادیم. در بحث آموزش، ما به خانواده‌ها می‌گوییم ملاک ما در آموزش، یادگیری است؛ ملاک ما کلاس نیست. بسیاری از مکان‌ها ـ در قم همین بوده ـ که ملاکشان کلاس است؛ مثلاً خانواده می‌گوید اگر برای بچه من کلاس گذاشتی و سر کلاس رفت و معلم هم آمد، همه چیز حل است. اما اگر بچه من سر کلاس نرفت فایده‌ای ندارد. خانواده محترم، پس زمزمه محبت چه می‌شود؟

ما خیلی پیگیری می‌کردیم ـ و این روش‌ها را از جاهای مختلف دیده بودیم که مثلاً بعضی از روش‌ها خارجی‌‌ها بود ـ و نیز آقای خلقی و آقای مولوی که در قم بودند، روی این روش‌ها زیاد کار می‌کردند. ما گاهی اوقات آخر کلاس‌‌ها دوربین نصب می‌کردیم. پس از اتمام تدریس استاد، گاهی در جلسه ارتقای مربی‌ها همان فیلم را برای استاد می‌گذاشتیم و به او می‌گفتیم: هنگام تدریس بررسی کنید چند نفر گوش می‌کنند.

[1] طرح شهید بهنام محمدی، یکی از مهم ترین طرح‌های بسیج است. در این طرح سه مجموعه مدرسه، مسجد و خانه با یکدیگر پیوند خورده تا هویت انقلابی در دانش آموزان تقویت شود. همچنین گفتمان سازی انقلاب در بین دانش آموزان و شناسایی استعدادها و نخبگان مدارس یکی از محورهای مهم این طرح است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *