سومین مجمع عمومی مدارس مسجد محور، در تاریخ 21 و 22 آذر ماه 1403 در شهر قم، اردوگاه نرجس خاتون (س) برگزار شد. در این مجمع عمومی که با حضور 250 نفر از مدیران، موسسان، مربیان و علاقه مندان مدارس مسجد محور برگزار شد، حجت الاسلام والمسلمین عزت زمانی در اولین روز برگزاری مجمع به سخنرانی پرداختند.
دریافت صوت سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین عزت زمانی در سومین مجمه عمومی مدارس مسجد محور
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
خوب، آن چیزی که ما را روز اول به این جریان وصل کرد، دغدغه و مسئله تربیت و اینکه یک ناامیدی نسبت به نظام عمومی آموزش و پرورش و نظام تعلیمی موجود در آن شکل گرفته بود. شاید ابتداً این یک امر سلبی و در نقطه مواجهه با اشکالات و انحرافات و مسائل به نظر میرسید، اما به مرور زمان، ساخت یک تصویر تمدنی از اینکه ما اساساً در اسلام عزیز و در نظامات حکمرانی اسلام برای تعلیم و تربیت، حرفهای به درد بخور، پیشرو و مؤثری داریم، ضروری به نظر میرسید. باید محیطی فراهم شود و ظرفیتی به میدان بیاید که بتواند این حقیقت را روی زمین بنشاند.
همان مسئلهای که ما در نظام حکمرانی در مسجد داریم و باورمان بر این است که اسلام عزیز نسبت به طراحی و مدیریت جامعه، زیرساختها و مدلهایی را آماده کرده است. آن چیزی که امروز در حوزه حکمرانی از جنس ساخت وزارتخانهها و امثال اینها شکل گرفته، علیرغم تمام تلاشها و زحمات انقلاب اسلامی، فرصتی را فراهم کرده که در موقعیت حکمرانی، اینها به منصه ظهور برسند.
چطور ما تفاوت بین حکمرانی جهانی و جهانیسازی را با مدلهای حکمرانی محلی و محیط پیرامون حل کنیم؟ چطور مدل حکمرانی سازمان مللی و دستور از بالا به پایین، اسناد از جنس ۲۰۳۰ در هفده عرصه مختلف که حالا شما در بخش تعلیم و تربیت آن بیشتر دغدغه داشتید یا حرفهایی شنیدید و ورود کردید، میتواند بر روی جامعه تأثیر بگذارد؟
از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آنجا، از محیط زیست تا انرژی، از حقوق زن تا آزادی دینی و مذهبی و امثال اینها، همه اینها در قالب یک سند منسجم که قرارگاه و دبیرخانهاش سازمان ملل است، اداره میشود. این دستورالعملهای یکپارچه و بالا به پایین میتواند دنیا را اداره کند و دنیا را تبدیل به یک دهکدهای کند که آمریکا کدخدای آن است و تمام ابزارها و موقعیتها متناسب با آن چیده شده است.
توسعه دادن آن از خاطر اینکه بخواهید این جهان را یکپارچه با این حال و هوا اداره کنید، حرکت دادن بشر از عالم حقیقت به مجاز هم میشود راهبرد آن. در آنجا انقلاب اسلامی آمده و یک حرفی زده که این نظامات حکمرانی، بلکه به فرموده امام، همه عرصههایی که انسان به آن احتیاج دارد، اسلام عزیز پایه آن را گذاشته و نظامات و ساختارهایش را هم ایجاد کرده است.
مسجد چطور میتواند در این موقعیت حکمرانی و مدیریتی نقشآفرینی کند؟ این را باید ساخت. این را باید با نگاه عمیق تاریخی و با نگاه به عمق تاریخ حرکت انبیا، به خصوص نبی مکرم و بعد از اقامه مسجد و بنای مسجد به عنوان مرکز مدیریت همه مسائلی که حتی جهان اسلام را هم میتواند اداره کند، چید. چطور میشود اینها را چید؟ چطور میشود مسجد محله را از مسجد جامع، و این مسجد را از مسجد امتی، و در واقع جایی که میشود در کنگره حج کنار خانه خدا، در کنار بزرگترین مسجد عالم، تمام مسائل عالم اسلام را حل کرد؟
سازمان ملل بدون هیچ تطبیقی نسبت به آنها، آیا حج و کنگره عظیم حج میتواند حلکننده مسائل عظیم امت اسلام باشد یا خیر؟ امام میفرماید میتواند باشد.
بنده خواهشم این است که این واژه «اسلام میتواند» یا «اسلام راهکار دارد» را در بیانات امام جستجو کنید و ببینید. در مبانی انقلاب اسلامی، در سخنرانیهای امام، یک جستجو بکنید و مشاهده کنید امام چند بار و با چه عمق و وسعتی این کلمه را تکرار کرده است. اسلام میتواند به این معنا که میتواند تمام زیرساختها، بازیها، مدلها، روشها، ساختارها و هر چیزی را که دستگاه تمدن غرب، که ما معتقدیم دستگاه تمدن شیطان است و او در مقابل نظام توحیدی، یک تمدنی را برپا کرده است، حل کند و چطور میتواند برای اینها در نظام حکمرانی حرف بزند.
همین را ببرید در نظام سلامت. همین را ببرید در نظامات مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و همین را بیاورید در حوزه تعلیم و تربیت. آیا این حرفی که امروز بعد از چندین سال مجاهدت و اثبات حقانیت یک حرکت مسجد پایه، یک حرکت تربیت محور، به یک نقاطی رسانده که امروز هم توانسته خودش را اثبات کند و نگه دارد و هم توانسته عرصههای تعلیم و تربیتی با همه موانع و با همه مسائل پیچیدهای که در این حوزه هست، قد علم کند و پرچم را نگه دارد؟
به نظر بنده میرسد که عبور کردن از این نگاه حداقلی، که ما میخواهیم یک جای امنی برای فرزندان ما باشد و کلام بد را یاد نگیرند، ضروری است. شما با نگاه حکمرانانه چطور میتوانید عبور کنید از پیدا کردن یک خانه امن، یک خانه خوب و آرام مثل آکواریوم، به اینکه این نظام و این حرکت تعلیم و تربیتی، بتواند آدمهایی را بسازد که عالم را اداره کند؟
و اتفاقاً زیرساختها و مدلها و نمونههایی را ارائه بدهد که در تعارض با تمدن غرب و برساختهها و زیرساختهای او بتواند مواجهه کند و محکم بایستد در این تلاطمهای عظیمی که وجود دارد. ساختارهای او را میتواند بشکند، استانداردها را میتواند تغییر بدهد و در رشد و تعلیم و تربیت میتواند به ساختههای او حمله کند. همانطور که مثلاً در مسئله زن، شما مهاجم هستید. انقلاب اسلامی علیرغم همه کوتاهیها توانسته یک حرف تهاجمی نسبت به مسئله زن در عالم داشته باشد. نسبت به این موضوع هم همینطور. میتواند مواجهه کند.
چرا در حوزه فهم، بچههای ما رشد نمیکنند؟ چرا در حوزه مهارت و قدرت مواجهه با حتی مسائل پیشپا افتاده که مثلاً بتواند یک پیچ باز کند یا دو سیم برق را به هم متصل کند، ندارد؟ از این مسائل بگیرید تا اینکه چرا اصلاً فهم و درک او، نظام رهبری او در نظام تعلیم و تربیت شما هیچ کدام تغییر نمیکند؟ چرا نظام تعلیم و تربیت برده بار میآورد؟ آدم سر به زیر بار میآورد؟ آدم حرف گوش کن بار میآورد؟ چرا آدمی بار میآورد که هیچ حرف جدید و نویی ندارد و شکستن نظامات و ساختارها برای او تابو است؟
حالا شما در نظام سلامت واضحتر میبینید. در ایام کرونا، همه شما یا در بیمارستان حضور داشتید یا میت را تغسیل میکردید یا دارو تولید و توزیع میکردید یا غیره. شما در بیمارستان حتی در حد پیشنهاد یک سوپ گرم به بیمار کرونایی اجازه نداشتید، چون پروتکل میگوید که مثلاً نظامات درمانی این است، دارو این است، مدل برخورد با بیمار این است. حتی نوع تجویزها و نوع مواجههها و حتی نوع قراردادها هم مشخص کرده است.
این در نظام سلامت، آن در نظام مسکن، و آن در نظام اقتصاد که آسیب زیادی به انقلاب اسلامی وارد کرده است و آن را در حوزههایی زمینگیر میکند، بر سر این موضوع که ما تابعا نعل به نعل داریم دستورالعملها، مدلها و نظامات اقتصادی موجود را به بهترین وجه، الحمدلله، با سرعت بسیار بالا به دست انقلابیون عزیز و نهادهای انقلابی اجرا میکنیم و افتخار هم میکنیم.
این تغییر نگاه در حوزه تعلیم و تربیت از رفع اشکال، که بنده معتقدم تحولات حوزه تعلیم و تربیت میتواند از درون زیرساختهای آموزش و پرورشی شکل بگیرد، ولی بر فرض که اینگونه هم نباشد و ما فعلاً نمیتوانیم در آن نقطه نقشآفرینی کنیم، چگونه میتوانیم این حرفها را نمونهسازی کنیم، الگوسازی کنیم و بروز و ظهور آن را در رشد و تربیت آدمهایی که میبینیم چگونه در این مسیر رشد کردند و مدیریت کردند، مشاهده کنیم؟
حالا به این دلیل که فرزند خود بنده چند سال است که به مدرسه مسجد محور میرود، مدیرانی که برای فرزندان ما طراحی میکنند باید یاد بگیرند که چطور نظامات تعلیم و تربیت را میتوان به آن پرداخت و چطور میشود نظامات تعلیم و تربیت را با شجاعت، این عریانی پادشاه را به عالم نشان داد و یا حداقل به کشور. تصورمان این بوده که بدون اینکه شورش و دعوا کنیم، چون بعضی از ما یک خصلتهایی داریم… ضمن اینکه آنجا میایستیم و محکم این حرف را میزنیم، اما دائماً در حال بازسازی خودمان هستیم و دائماً عرصههای مختلف را میبینیم.
این آن آرزویی است که شاید همه ما باید تلاش کنیم در عرصههای مختلف، به ویژه در بخش تعلیم و تربیت، این ختم را به میدان بیاوریم. یک بخشهایی از آن واقعاً نیازمند رسانه است. گفتمانسازی میخواهد. یک عرصههای دیگری را که ما باید کمک کنیم. این نگاه مبارک تحول و تغییر نگاهها در حوزه تعلیم و تربیت به واسطه انسانهایی که سالها مجاهدت در این عرصه داشتند، میتواند یک پایهگذاری در عرصه نگاه تمدنی به مسئله تعلیم و تربیت و انشاءالله تربیت انسانهایی که بتوانند در این حوزه حرکت کنند و پیش بروند، باشد.
ضمناً توجه داشته باشید که در مسئله مسجد، ما این مسیری را که طی کردیم تا به سند رسیدیم، آنجا بیشتر مسئلهاش تقسیم کار ملی بوده است. یعنی مشکلی که ما در مسجد داریم این است که مدیریت بر مسجد معمولاً دچار مسائل و معضلاتی بوده است. مدیریت و اعمال حکومت نوزده دستگاه بر مظلومترین و آزادترین و طلقترین ملکی که خدای متعال بنا کرده است. آنجا بیشتر هدفش این بوده که دستگاههای مختلف هر کدام مسئولیتی دارند؛ از بسیج و سپاه که وظیفهشان کادرسازی و ایجاد ظرفیتهای اجتماعی است، گرفته تا پشتیبانی و… تا سازمان که وظیفهاش توانمندسازی امامان است.
سازمان تبلیغات در رکن دوم به عنوان بخش توانمندسازی امامان است. حالا اینکه ذیل آن در مسجد، در زیرساختها، تصمیم این حوزه یعنی مدیریت در مسجد به عهده امام و یارانش است و هیچکس حق ندارد در حکمرانی و حکومت و مدیریت در مسجد دخالت کند. گفته شده که امام است که افرادی را انتخاب میکند و تیم میسازد. وظیفه ما رشد امام و یاران و تیمی است که به ایشان کمک میکنند. وظیفه ما توانمندسازی است. حالا در اینجا مسئله محتوا و جهتدهی و غیره مطرح میشود که مسئله دیگری است.
مدیریت مسجد و ابعاد آن
نکته دیگر مدیریت مسجد است. مدیریت بر مسجد که مسئله دستگاههاست باید از حیطه آنها خارج شود و به امام و یارانش سپرده شود. همچنین، مسجد باید به تمام محیط پیرامون خودش مشرف، مؤثر و دارای طرح و برنامه باشد. یعنی امام و مجموعه افرادی که ما معتقد هستیم آن مجموعه افراد نباید فقط چهار یا پنج نفر باشند که اسم خودشان را هیئت امنا بگذارند؛ در محیط پیرامون مسجد باید چهل نفر دور امام را بگیرند. تمام نخبگان، تمام مؤثرین، و تمام علاقمندان به اینکه نقشآفرینی کنند، باید در این جمع حضور داشته باشند.
یکی از معضلات ما در مسئولیت فعالیت مساجد، مسئله هیئت امنا است. نه به این معنا که هیئت امنا بد است، بلکه به این معنا که ضیق موضوعی و ضیق افراد دارد. ضیق موضوعی آن این است که میخواهد تمام تمرکزش را در درون مسجد و مسائل مسجد بگذارد که از نظر ما اشتباه است. و دیگری اینکه دایرهاش را توسعه نمیدهد. افراد متعدد و متکثر باید بیایند و نظر بدهند، اما به شرطی که همه این چهل نفر دوباره نخواهند درون مسجد را اداره کنند! حضرت آقا فرمودند که مدیر طبیعی امام است.
اگر پای این حرف بایستیم، امام هم رشد میکند، ولی ما احساس میکنیم این چهار دیواری از اینکه بنر آن کجا بخورد و میکروفونش چطور نصب بشود و امثال اینها، مهمترین کارهای دنیاست! اگر این ظرفیت از هیئت امنا به محیط پیرامونش توسعه داده شود، احساس میکند که باید تمام محیط و محلش را رشد بدهد. مسجد هم میشود مقر فرماندهی.
نقشآفرینی امام و افراد در مسجد برای اینکه ما چطور بتوانیم… اگر قرار است مساجد کار تربیتی هم بکنند، کار اجتماعی هم بکنند، اینها آنجا شکل میگیرد؛ لذا ما در این امور دخالت نمیکنیم، الا به توانمندسازی، الا به گفتمانسازی، و الا به تولید دانش. تولید دانش در حوزه تعلیم و تربیت هم یک بخش آن به دست شماست. یعنی ساخت این الگوها، پرداخت مدلها و ساختارهایی که میتوانیم در مسجد برای نظام تعلیم و تربیت بگذاریم، اینها به کمک شماست. میتواند بیاید در نظامات رشد امام و رشد یاران امام شکل بگیرد و این ذهنیت و این باور را در آنها ایجاد کند.
یعنی تولید دانش و توانمندسازی و گفتمانسازی میشود پایه رشد و تعالی این جنس نگاهها در محیط. در عین اینکه مثلاً امام و تیم او یک الگو در درون مسجدش دارند، پنجاه، پانزده، ده یا چهار مسجد و مدرسه هم در اطرافش هست و نمیتواند به آنها نگاه نکند و نمیتواند آنها را در محیط اثر خودش نبیند. همانطور که باشگاه و بازار هست، همه اینها در محیط پیرامون نقطه اثر است.
این را که عرض کردم به این دلیل است که جنس نگاه سند ملی مسجد را بدانید.
پرسش: آیا برنامهای برای ارتقای مدارس مسجد محور، از تغییر مکان مدرسه و مسجد تا رسیدن دانشآموزان به توانمندی ساخت الگوهایی برای مدیریت جهان هست یا خیر؟
پاسخ: صادقانه آن این است که خیر. سازمان تبلیغات تا الان خودش را در این مسند ندیده است. درست و غلطش را نمیدانم. بنده به عنوان عزت زمانی و آقای قمی به عنوان رئیس سازمان تبلیغات، یک نگاه مثبت نسبت به حوزههای تمدنی داریم، اما حتی مباحثه کردن پیرامون این موضوعات آنقدر در مقابلش مقاومت بالاست و به گونهای در معرض تهمتها و فشارها و حرف و حدیثها هستیم که باید در وصف آن طومار نوشت. اما مسئله جای دیگری است.
یک نظام کارشناسیِ در هم تنیده و سالهای سال کار کرده در موضوع، آن طرف میدان وجود دارد که در یک نظام آموزشی و تعلیم و تربیتی که اصلاً این باور شما را نپذیرفته، رشد کرده و امروز نسل به نسل در منصب نشسته است. یعنی شما به او بگویید آیا میشود به گونهای دیگر هم به نظام تعلیم و تربیت فکر کرد؟ متهم میشوید به اینکه شعور ندارید و میخواهید آنها را تبدیل به انسانهای روستایی کنید.
مثلاً در حوزه سلامت یا در حوزه مسکن که بسیار واضح است، گفته شد که این شاهکاری که در منطقه ۲۲ تهران ساخته شده، به نظر بنده جزو شرمندگیهای نظام اسلامی است. در این ساختمانهای چهل، پنجاه و هفتاد طبقه، که بنده در ضاحیه لبنان میگشتم، این ساختمانها که مورد اصابت قرار میگرفتند، بنده یک لحظه تصور میکردم که اگر یکی از این موشکها خدایی نکرده روزی به یکی از این ساختمانهایی که در منطقه ۲۲ تهران ساخته شده اصابت کند که در هر ساختمان قریب ۵۰۰ خانواده زندگی میکنند، چه میشود.
این مسئله مسکن که کاملاً واضح است. مثلاً به کسی بگویید خانه ویلایی بهتر از آپارتمان است و فرزندان راحتتر تربیت میشوند، فضای بیشتری دارد، مورد هجمه و حمله واقع میشوید و به کنایه میگویند که مگر شما مهندس و متخصص در حوزه عمران هستید! در صورتی که در این مسئله روایت از امیرالمؤمنین (ع) وجود دارد. یعنی همین مقدار هم قدرت تحمل وجود ندارد.
یا اگر کارشناسیتر حرف میزنیم، در موارد دیگر، هزینه ساخت خانه ویلایی تا نزدیک پنجاه درصد ارزانتر از خانه آپارتمانی است! اینها که دیگر اعداد است و میشود به راحتی حساب کرد. از این بگیرید تا مدل آبرسانی، تقسیم زمین و غیره. اصلاً نظام کارشناسی این را برنمیتابد. با او ساعتها مباحثه میکنید و میگویید فرزندان ما که دوازده سال تحت آموزش شما هستند، چرا بعد از آن دوازده سال نه توانایی قرآن خواندن دارند، نه توانایی انگلیسی و عربی حرف زدن و نه حتی طرز صحبت با پدر را. حتی یک نامه نمیتوانند بنویسند. میگوید بله درست است. خب نباید برای این یک فکری شود؟ مگر این مسئله در مبانی او نیست؟
حتی گاهی با بچههای خودمان که با هم کار تعلیم و تربیتی انجام میدهیم هم نمیتوانیم حرف بزنیم. میگوید مگر میشود بچه در چهاردیواری کلاس ننشیند؟ مگر میشود میز و نیمکت نباشد؟ خواهش بنده این است که اینها را بنویسید. بنده هنرم این است که آنچه را شما مینویسید فریاد بزنم. از یکی از بچههای مشهد که یکی از کارهای خیلی خوب حوزه تعلیم و تربیت را تبلیغ کرده بود، خواهش کردم که آن را بنویسیم. چون بنده به چنین تجربهای نیازمند هستم برای اینکه بعداً بروم به آقای فلانی بگویم در مورد مبانی این موضوع گفتگو کنید. همین تجربهی دویدنهای شما در میدان که هر روز دائماً به فتحی جدیدتر میرسید، درباره آن بنویسید.
بنده میگویم یک حرفی تولید شود، تبدیل به گفتمان شود تا یک مطالبه عمومی شکل بگیرد و شما در مواجهه با دیگران دچار مشکل نشوید و حرفی برای گفتن داشته باشید. ما در چنین موقعیتی هستیم. حالا مثلاً در دولت شهید رئیسی رحمت الله علیه تا یک جایی پیش رفتیم. یک ذره قابلیتهایی وجود داشت و یک ذره رشد هم انجام شد و کمی گفتگو شد و فرصتهایی فراهم شد. البته اتفاقی که افتاد به قول آقای پناهیان مدل حکمرانی خداست که اگر ذرهای فراموش کرده و ناشکری کردیم، اتفاقاتی میافتد و خدای متعال ما را امتحان میکند.
به نظر بنده این آن نکته کلیدی است که اگر ما قدرت تولید، قدرت نمونهسازی و اینها را فراهم کنیم، میشود در مورد آن در آن چرخه که شما گفتید حرف زد و الا میگویند شما یک سری حرفهای متعجرانه هزار و چهارصد سال پیش را آوردید و توقع دارید ما بپذیریم. مثلاً از این ساختهای شیک و مدرن عبور کنیم و در خانه مرغ نگهداری کنیم! تصور آنها این است که انگار ما میخواهیم برای آنها روستا بسازیم و آنها را از شهرنشینی به روستانشینی بکشانیم!
حالا فردی خارجیست و در این باره مقاله مینویسد و توضیح میدهد که حیاط بزرگ چه اثری در تربیت دارد یا نگهداشتن حیوان در خانه حتی با تمام استانداردهایش چه اثرات روحی و جسمی وارد میکند. اما اصلاً بحث به آنجا نمیرسد. چون نظام دارد فکر میکند و اجازه به شما نمیدهد که اینها را به هم بریزید. ولی اگر این جنس که عرض کردم گفتگو بشود، تولید بشود و بعد گفتمان شکل بگیرد، انشاءالله میشود.
البته ما ناامید نیستیم و تا انتها میایستیم تا روز شهادت. چون معتقد هستیم اگر این نشود، امام زمان نمیآید. دوستان ما این روزها شروع کردند به خواندن روایات آخرالزمانی، انشاءالله که به حق سیدالشهدا همین فردا روز ظهور باشد. اِنَّهُم یَرَونَهُ بَعیداً و نَراهُ قَریباً. ولی آقا یک تصویری برای ما ساختهاند. خودتان را دچار اخباریگری و بازیهای احمقانه نکنید. آقا فرمودند تا تمدن نشود، ظهور محقق نمیشود. تا امت شکل نگیرد، ظهور محقق نمیشود. الان نه امت داریم، نه تمدن داریم و نه حتی امنیت داریم!
به قولی این همه میگوییم امام بیاید، امام بیاید! اینها آماده و ساخته نشده. میرویم و سعی میکنیم دائماً اتفاقات را با روایت تطبیق دهیم که الان سوریه آمد، از فلان جا سفیانی حمله کرد، دجال آمد، دجال چرا این شکلی است و …
نتوانستیم از این نظامات تمدنی بسازیم، تولید کنیم، نمونهسازی کنیم و تبدیل به حرف کنیم و اشکالات آن را بگیریم.
پرسش: چرا برای رهایی از محدودیتها و سنگاندازیها و عدم همراهی و اجارههای بالای تحمیلی هیئت امناء به مدارس مسجد محور اقدامی نمیشود؟ هیئت امنایی که خودمختارانه حتی مانع استفاده از حیاط مسجد و نماز بچهها در مسجد میشود و با اصل مدارس مسجد محور مخالف است.
پاسخ: خوب، بله، حقیقت ما این مسئله را داریم. اما خب اصلیترین مسئله هم صادقانه اجازه بدهید در جمع خودمان به خودمان برگردانیم. حرف اهمیت این سرمایه را نتوانستیم تبدیل به یک گفتمان عمومی کنیم و مسئله در آنجا دچار مشکل شد. البته گاهی بعضیها در مبانی هم تشکیک کنند یا حتی در مدلهای ما هم تشکیک کنند که اگر مسجدی گرفتار یک مدرسه در درون خودش شد، امام درگیر شد، دیگر یادش میرود که ده مدرسه دیگر در اطراف او هست.
ممکن است از این حرفها را بشود بعداً بحث کرد یا حتی مباحث فقهی آن را بشود بعداً بحث کرد که بالاخره این یک فتوا هست که شما در مسجد هیچ زیرساخت دیگری جز مسجد و الزامات خود مسجد نمیتوانید فراهم کنید، ولی زیرزمین دارد، طبقه بالا دارد، ساختمان مجاور دارد که خود شما هم دارید استفاده میکنید. این فرهنگ گفتمان شکل نگرفته است. مشکل ما اینجاست. البته مساجدی هم هستند که انصافاً فهمیدند و پیش میبرند.
درباره اجاره هم بالاخره مسجد خرج دارد. مسجد ساختیم تا از آن درآمد کسب کنیم و برای خدا خرج کنیم. نمیدانم تعلیم و تربیت در این هست یا خیر. اما این را بسیار گفتیم که خدا و پیغمبر آمدند تا هم تعلیم دهند و هم تزکیه بدهند. ولی مسجد ظاهراً از این کارکرد مثل بقیه کارکردهای دیگرش کاملاً خارج شده است. حالا انشاءالله که همه مساجد آزاد بشوند. خدا انشاءالله به همه شما توفیق بدهد. انشاءالله امیدواریم در این مسیر دست در دست هم انشاءالله محکم و پاینده باشید.
بدون دیدگاه