نویسنده: فاطمه دولتی
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۶
منبع: خبرگزاری مهر
لینک خبر
مجله مهر- «اشکال دارد که بعضی از درسهای آموزش و پرورش حذف بشود؟ به جایش یک شغل یاد بگیرند. دیپلم ما در این دوازده سال یک هنری یاد بگیرد؟ دانشگاه ما هم در این چهار سال یک هنری یاد بگیرد. منتظر استخدام نباشند، استخدام نیست. همه مشکلات برای این است که جوهر نیست. کار نمیتواند بکند. دوازده سال جوان در اختیار آموزش و پرورش است. یک هنری یاد بگیرد. حالا هر هنری که دوست دارد.
اگر هر دیپلم ما یک هنر داشت و هر لیسانس ما دو هنر داشت، آنقدر کارها گیر نمیکرد. کارهایی که گیر کرده است، از بیعرضگی ماست.» اینها صحبتهای حجتالاسلام محسن قرائتی، روحانی نامآشنای درسهایی از قرآن است. آقای قرائتی در برنامههای تلویزیونی و جلسات خصوصی، در مصاحبهها و همایشها همیشه از لزوم مهارتآموزی صحبت میکند.
این روزها، در حالی که برخی پدر و مادرها فرزندانشان را غرق در کلاسهای کنکور و آزمونهای سنگین کردهاند و مدام زیر گوششان میخوانند «تو باید نمره عالی بگیری، شاگرد ممتاز بشی، رتبه کنکورت بهترین باشه و…»، در شهرک پردیسان قم مدرسهای وجود دارد که اولویت اول را بر آموزش چگونه زندگی کردن متمرکز کرده و به صورت تکبعدی به آموزش فکر نمیکند. در این مدرسه، بچهها برای درس خواندن، برای رشد کردن، برای یادگرفتن راه و رسم زندگی و مهارتآموزی به «مسجد» میروند و مدرسهای با عنوان «مسجد – مدرسه» را به وجود آوردهاند.
مسجد – مدرسهای که تعطیلی ندارد و دانشآموزان به جز تعطیلات نوروز و زمانهای محدودی از تابستان، در تکاپو و تلاش برای علمآموزی و پیشرفت هستند. برای آشنایی با این «مسجدمدرسه»، به سراغ مسئولین آن رفتیم.
از قانون آموزش متفرقه استفاده میکنیم
وارد حیاط مسجد خاتم الانبیاء(ص) میشوم، اما نشانهای از مدرسه و هیاهوی بچهها نیست. فقط یک مغازه کوچک که پر است از لوازم تحریر و کالاهای ایرانی، دیگر گوشهای حیاط توجهام را جلب میکند. شبستان مسجد را پشت سر میگذارم، از پلهها بالا میروم، مسجد تمام میشود و کلاسهای کنار هم که در آن پسرها با لباس فرم پای درس نشستهاند، آن هم در گرمای مرداد نمایان میشود.
هنوز چند دقیقهای تا زنگ تفریح مانده و سکوت مهمان ساختمان است. آقای زمانی، مدیر مسجد – مدرسه برایمان از آغاز و چگونگی شروع کار «مسجد – مدرسه» میگوید: «سال ۹۰ از طرف موسسهی امام خمینی(ره) برای رصد فعالیتهای فرهنگی و تربیتی به مشهد رفتیم. در آنجا با مسجدی رو بهرو شدیم که در مسجدداری نمونه بود. حدود ۱۴ سال در آن مسجد بود که مدرسه وجود داشت.
ما کار را پسندیدیم و به خاطر دغدغهای که همیشه داشتیم، با مشورت و کمک دوستان، در تابستان ۹۱ به صورت پارهوقت کارمان را شروع کردیم. پارهوقت؛ یعنی بچهها صبح به مدرسهی رایج جامعه میرفتند و برای بعضی کلاسهای اضافهتر بعدازظهرها به مسجد میآمدند، دقیقاً مانند یک کانون فرهنگی – تربیتی. یک سال به شکل پارهوقت فعالیت میکردیم و از سال ۹۲ مدرسه را داخل مسجد راهاندازی کردیم و متربیان ما دیگر به مدرسهی رایج آموزش و پرورش نرفتند و برای آموزش به مسجد آمدند.»
این مسجد – مدرسه از قانون آموزش و پرورش استفاده میکند: «آموزش متفرقه». بنابر قانون آموزش متفرقه، از پایه ششم به بعد فرد میتواند در هر مکانی مانند منزل، مسجد و… درس بخواند و پایان سال در امتحانات رسمی مدارس شرکت کند و با شرکت در امتحانات، مدرک رسمی آموزش و پرورش را دریافت کند.
از اینرو، فعالیت این نوع از مدارس، خارج از نظام آموزش و پرورش نیست بلکه در میدان خودِ آموزش و پرورش است، چراکه خود دستگاه تعلیم و تربیت با رویکردی کاملاً عاقلانه و مدبرانه این قانون را تصویب کرده و این نوع مدارس از قانون آموزش و پرورش استفاده میکنند. در این مسجد – مدرسه، کار آموزش دروس رسمی پایهها توسط افراد متخصص همان رشته که گاهی معلمین مدارس آموزش و پرورش هستند، انجام میگیرد؛ از فوق لیسانس، دانشجوی دکتری دانشگاهها تا طلاب حوزه علمیه.
هدف ما احیای تربیت جامع دانشآموزان است
سالهاست که والدین و جامعه عادت کردهاند که فرزندانشان را از ۷ سالگی به مدارس رایج جامعه بسپارند. بهم ریختن این عادت محرک قوی میخواهد. وقتی از آقای زمانی، کارشناس ارشد روانشناسی تربیت در مورد علت راهاندازی این طرح میپرسم، میگوید: «ما نمیگوییم که نظام آموزشی مدارس رایج دچار مشکل است، بلکه آموزش و پرورش ما با محدودیتهایی روبهروست که از کیفیت کارش کم میکند.
تأمین کردن نیازهای ۱۲ میلیون دانشآموز کار آسانی نیست: محدودیتهای مالی، کمبود امکانات و … . از طرفی در مدارس، دانشآموزان ۱۵۰ روز مدرسه میروند و بقیه سال را عملاً تعطیلند، یا تعداد زیاد افراد در یک کلاس از کیفیت آموزشی کم میکند. ما همه این موارد را قبول داریم. بحث بر سر کاملتر بودن است. ما باید بتوانیم انسانهایی همهبعدی بسازیم. افرادی که هم به رشد خود فکر میکنند و هم به فکر پیشرفت جامعه هستند.
اگر تربیت جامع را در نظر بگیریم، یکی از دلایل اصلی که موجب راهاندازی این طرح شد، «احیای مسجد تمدن اسلامی» به عنوان محوریترین عنصر جامعه است. عنصری که هم رشد فردی و هم رشد جامعه را در تمام ابعاد علمی، معنوی و … تأمین مینماید. آنچه در اسلام با آن روبهرو هستیم، مرکزیت مسجد است، مکانی که در آن هم تربیت اتفاق میافتد و هم بحثهای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… . مسجد – مدرسه یکی از کارکردهای مسجد را فعال میکند؛ یعنی بعد تربیت و در ادامه با نیروسازی تمام ساحتهای رشد جامعه و افراد را فراهم میکند.
بنابراین افرادی که تربیت میشوند میتوانند بعدها در زمینههای مختلف مسجد فعالیت کنند و این دغدغه رهبری را در مورد احیای مسجد تا حدودی پوشش میدهد.»
سختیهای کار کم نبوده اما استقبال از مسجدمدرسه خیلی خوب بوده است. با انجام تبلیغات اندک، علاقهمندان به این طرح زیاد است. شیوه کار این است که قبل از ثبتنام برای پدر و مادرها جلسه توجیهی برگزار میشود و تمام روند کار توضیح داده میشود. سپس از متقاضیان یک آزمون ورودی از دروس پایه ششم گرفته میشود و دانشآموزانی که نمره قبولی بیاورند، ثبتنام میشوند. سال پیش مسجدمدرسه ۱۵۰ نفر متقاضی داشته است. البته آقای زمانی و دوستانش به دنبال تعداد دانشآموز بالا نیستند و بیشتر به کیفیت فکر میکنند نه کمیت.
استعدادسنجی؛ یکی از مهمترین تفاوت ما با دیگر مدارس
زنگ تفریح شده و صدای بچهها توی ساختمان پیچیده است. پسرهایی که از پایه هفتم تا دهم در این مدرسه درس میخوانند و حالا برای استراحت بیرون آمدهاند. یکی از تفاوتهای مهمی که مسجد – مدرسه را از مدارس دیگر متمایز میکند، «استعدادسنجی» است. آقای زمانی میگوید: «متأسفانه نه در مدارس و نه در دانشگاه و حوزه به استعداد دانشپژوهان توجه نمیشود. ما در دو سال اول حضور بچهها با برنامههای مختلف، از طریق مؤسسات معتبر، استعداد دانشآموزان و تواناییهایشان را شناسایی میکنیم.
تفاوت بعدی ما «مربیمحوری» است. یک مربی که حدود ۱۵ نفر از بچهها را دائماً از لحاظ آموزشی و تربیتی رصد میکند و متناسب با ویژگیهای هر فرد برنامهریزی برای آن شخص مینماید. با خانواده بچهها ارتباط میگیرد، ضعفهای درسیشان را رصد میکند، برای بچه پرونده تربیتی تشکیل میدهد و سعی میکند از تمام مشکلات، علایق و نیازهای دانشآموز آگاه باشد. دیگر تفاوت ما «خانوادهمحوری» است. ارتباط ما با خانوادهها به طور مستمر و دائمی است.
جلسات ما با اولیاء بسیار زیاد است، اردوهای پدر و پسری ترتیب میدهیم، چون والدین نقش اصلی در تربیت دارند. ما علوم مورد نیاز افراد را رصد کردهایم. خیلی از درسهایی که میخوانیم شاید تا آخر عمرمان استفاده نشود. ما در مسجد – مدرسه سعی میکنیم علوم کاربردی را آموزش دهیم، مثل روش صحیح فکر کردن، فلسفه کودکان، چرایی یادگیری علوم، احکام و عقاید، مفاهیم قرآن به صورت خیلی روان و کاربردی و یکسری علوم دیگر هم بر اساس استعداد بچهها آموزش داده میشود.
مثلاً در تابستان در ۴ دسته نویسندگی، هنری، فنی و علوم مربوط به کامپیوتر کارگاههای مهارتی برگزار میشود تا بچهها در استعداد خود متخصص شوند، به طوری که بتوانند از آن برای درآمد و شغل استفاده کنند.»
در این مسجد – مدرسه بچهها برای زندگی اجتماعی و پذیرش مسئولیتهای زندگی آماده میشوند. برگزاری هیئت در مسجد، راهاندازی مراسمات مختلف، نظافت کلاسها، پخت رب و مربا و ترشی و فروش آن، وام گرفتن از مدرسه و پرداخت اقساط و… از فعالیتهای دیگر بچههاست.
از تیراندازی و شنا تا گلستانخوانی و تابلوی مسئله
صبحگاه دانشآموزان اینجا با دیگر مدارس متفاوت است. بچهها قبل از شروع کلاس در شبستان مسجد مینشینند و روزشان را با تلاوت دستهجمعی چند آیه از قرآن شروع میکنند. آقای زمانی میگوید: «ما بنابر آموزههای اسلامی بچهها را در چهار بعد رشد میدهیم. یک بعد جسمانی است که برنامههایی مثل کوهنوردی، شنا، تیراندازی و… را حتماً در هفته برگزار میکنیم یا تغذیه و طب اسلامی که تلاش میکنیم سبک زندگی درست را به بچهها آموزش بدهیم.
بحث بعدی تربیت عقلانی است. ما برنامههای مختلفی در این رابطه داریم، از جمله تابلویی داریم به نام تابلو مسئله. سعی میشود در این برنامهها دانشآموزان با مسألههای گوناگون درگیر میشوند و به مسألهها جواب میدهند. مسألهها کاربردی است و بچهها را به تفکر وا میدارد. بحث بعدی پرورش قوه خیال و وهم است. مثلاً ما گلستانخوانی داریم تا خیال بچهها در جهت تعالی آنها قرار بگیرد. بحث بعدی هم قلب بچههاست با برگزاری مجالس روضه و مولودی، هیئتها، رفتن به حرم اهل بیت و… روحشان را با اهل بیت مانوس میکنیم.»
در این مسجدمدرسه از والدین ماهیانه ۸۰ هزار تومان برای تأمین هزینههای اردو، جشنها و کلاسهای مهارتی دریافت میشود. البته بچهها با کارهای اقتصادی هم که انجام میدهند هزینهای را به مسجدمدرسه پرداخت میکنند. بچهها در این مسجدمدرسه ۳ ساعت در هفته مهارتهای اقتصادی یاد میگیرند و با کسب درآمدهای اندک با مفهوم زندگی واقعی آشنا میشوند.
رقابتی با مدارس تیزهوشان نداریم
با آقای زمانی که صحبت میکنم، فکر میکنم برخی از پدر و مادرها که دغدغه تیزهوش شدن فرزندشان و موفقیتهای مرتبط با رتبه دانشگاه و … دارند، شاید مسجدمدرسه را نپسندند. آقای زمانی معتقد است والدینی با چنین دغدغههایی کم هستند و این روزها پدر و مادرها از اهمیت برخورداری از مهارتهای لازم برای زندگی آگاه هستند. «ما در جلسه توجیهی به پدر و مادرها میگوییم که رقابتی با مدارس تیزهوشان نداریم، مدارسی که تنها به هوش تحصیلی و درس دانشآموزان توجه میکنند.
چراکه ما رشد تمامبعدی دانشآموزان را میخواهیم: رشد علمی، مهارتی، اخلاقی و … . اول دانشآموزان باید انسان بشوند و بتوانند یاد بگیرند که چگونه زندگی کنند و بعد مدارج عالی علمی را بگیرند. بنابراین ما با مدارسی که تنها میخواهند که فقط از لحاظ علمی رشد کنند، رقابت نداریم. برای مدارس ما علمآموزی اهمیت دارد و نه المپیاد قبول شدن. اگر المپیاد آوردند، خدا رو شکر، اما اگر نشد، مهم علمآموزی آنهاست.»
خلاف جریان آب شنا کردن همیشه سخت بوده است؛ کمبود نیرو، نبودن فضای کافی، عدم همکاری مساجد و… از مشکلات راهاندازی مسجدمدرسههای دیگر در سطح شهر و یا استانهای دیگر است. ایده مسجدمدرسه به عقیده من میتواند روز به روز بهتر و کارآمدتر شود.
من به عنوان یک مادر دوست دارم فرزندم به جای گرفتن نمرههای بیست پشت هم و صدآفرینها، بتواند شیوهی صحیح زندگی را بیاموزد و مهارتی را در سالهای مدرسه یاد بگیرد تا فردا به خاطر نبودن شغل به چه کنم چه کنم نیفتد. من به عنوان یک مادر مشتاق آموزش سبک زندگی درست و مهارتهای لازم برای داشتن زندگی بهتر در کنار تحصیل علوم نظری هستم، شما چطور؟!
بدون دیدگاه