استاد کنی ، مدیر مدرسه مسجد محورحضرت ابوالفضل (ع)

ببخشید که چنددقیقه‌ای خدمت شما بزرگواران هستیم و مصدّع اوقاتتان می‌شویم و درباره مجموعه حضرت ابوالفضل و یا حالا به نام مسجدستان که ده‌دقیقه‌ای الی یک ربع از فضای مسجدستان استفاده می‌کنم در خدمت شما هستیم.

ما رفتیم سراغ اینکه از این پازل مسجدمحوری کدام قسمت را انتخاب کنیم؟ به‌حسب ظاهر بالأخره یک تجربه‌ای در داستان معلمین و مربیان و … داشتیم و البته این تکه پازل تعلیم‌وتربیت یک اهمیت خاصی هم داشت که سراغ تکه پازل رفتیم. حالا بعد از کلی ماجرا و چند سال کار کانونی و … به این نتیجه رسیدیم که این کار تعلیم‌وتربیت سامان نمی‌گیرد، جز اینکه مدرسه‎ی دانش‌آموزانی که ما با آن‌ها طرف هستیم داخل مسجد بیاید.

شما فکر کنید اگر این دانش‌آموز، همین امروز نسبت به اطرافش دغدغه‌مند بود، اول‌ازهمه خودش نسبت به اطرافیانش یک پله بالاتر می‌رود؛ یعنی خانواده خودش یک پله بالاتر نسبت به مسجد خودش و نیز یک پله بالاتر نسبت به محله خودش و …

یک مدت بچه‌ها در مسجد بازی می‌کردند پشتی‌هایی را می‌گذاشتند و برخی از بچه‌ها یک سری اعتراضاتی را مطرح کردند مبتنی بر اینکه مثلاً پشتی آن‌ها بزرگ‌تر است و پشتی ما کوچک‌تر است و با این رویّه چه‌کار کنیم؟ بار دیگر، گفتیم که خودتان دروازه بسازید. بچه‌های دبستانی با فیثاغورث و با نقشه‌کشی و خیلی چیزهای دیگر آشنا شدند. مثلاً خودشان دروازه ساختند و چون خودشان این دروازه را ساختند هنوز که هنوز است حالا که یازدهمی شدند و ما آنان را با خودمان در سفر مشهد آوردیم از آن دروازه، عین جانشان مراقبت می‌کنند؛ چون خودشان ساختند.

باتوجه‌به نیاز محل که شناسایی شد در آنجا یک مدرسه فوتبال زدیم در بحث اقتصادی خدمت شما عرض کنم که بچه‌ها وارد شدند یک گروهی تحت عنوان مسئول غذایی واحد راه انداختند که کلی محصول از این محصولات ارگانیک و سالم تولید و بازاریابی می‌کنند و محصولاتشان را می‌فروشند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *