📍 چند روز پیش در مصاحبه ام با یک خانواده، گفتگویی با مادر یک دانش آموز داشتم. در خلال بحث، ایشون نکته ای گفت که ظاهراً حرف جدیدی نبود و چیزی به من اضافه نکرد ولی خیلی از باورهای تربیتیم را که اتفاقاً مخالف زیاد هم دارد را تقویت کرد.

📍 صحبت درباره دو دبیرستانی بود که ایشون و خواهرشون درس خوانده بودند.
یکی از اونها دبیرستان بسیار اسلامی اونم در رشته معارف درس خوانده بود. با کلی محتوای دینی و حتی با برنامه حفظ قرآن
و دیگری در یک دبیرستان خیلی مذهبی و البته سخت گیر تحصیل کرده بود.

📍 ایشون می گفت:
اکثر بچه های دبیرستان معارف، علیرغم کثرت برنامه های زیاد دینی که انتظار می رفت زدگی بیاورد، امروز آدم های بسیار متدین و دغدغه مندی شده اند.
و اکثر بچه های اون یکی دبیرستان که اتفاقاً رشته معارف هم نبود و محتوای چندان حجیم و قوی دینی هم نداشت، امروزه کشف حجاب کرده و آدم های دیگری شده اند.

📍 جالب نبود؟!
عجیب نیست؟!

در واقع می توان گفت:
آنچه موجب زدگی بچه ها از محیط دینی می شود، وجود یا حتی کمیت بالای محتوای دینی نیست.
بلکه:
🔻 محیط خشک
🔻بدون عاطفه
🔻بدون حس
🔻بدون تبیین
🔻سخت گیری های زیاد
🔻اولویت ظاهر بر باطن
🔻نداشتن باور عمیق ارکان مدرسه به عقاید اعلامی
و امثال این موارد است که موجب می شود از بچه های یک محیط مذهبی «هیولا های ضد مذهب» بسازند.

✍️ دکتر رسول محمدزاده

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *