چکیده بررسی رابطه دین و تربیت
دین از دیرباز در زندگی بشر نقشی حیاتی داشته است و بهویژه دینداران آن را ضامن سعادت دنیا و آخرت خود میپنداشتهاند. با پیشرفت چشمگیر دانشهای بشری و پیچیدهترشدن زندگی بشر رابطه دانشهای بشری و دین اهمیت بیشتری یافته است و این امر بهویژه در دانشهای کاربردیتر ضرورت مضاعف دارد.
ازجمله علوم کاربردی، دانش «تربیت» است. تعلیم و تربیت عرصهای فراگیر است که قلمروی آن سراسر حیات انسان را دربر میگیرد؛ بنابراین، «نقش و جایگاه دین در زندگی» و «گستره و قلمروی تربیت» و تلاقی این دو در جامعه دینی، بررسی رابطه و میزان تعامل این دو را ضروریتر ساخته است. هدف این مقاله بررسی رابطه و تأثیر متقابل دین و تربیت است و روش آن توصیفیـتحلیلی و بهگونهای مقایسهای است.
تربیت سه کاربرد مهم دارد که شامل تربیت به معنای «فرایند و عمل تربیت»، «نظام تربیتی» و «علم یا علوم تربیتی» است. تأثیر دین در کاربرد اول از دو جهت است: نخست، بیان حکم جواز یا عدم جواز شرعی فعالیتهای تربیتی؛ دوم، زمینهسازی برای رنگ دینی بخشیدن به فعالیتهای تربیتی. در کاربردِ دوم تربیت نیز دین از جهاتی تأثیرگذار است: نخست، اظهارنظر درباره جواز یا عدم جواز شرعی برخی عناصر نظام تربیتی؛ دوم، ارائه گزارههای تربیتی جدید در عرصه مبانی، اصول، اهداف و روشهای تربیتی در یک جامعه دینی که میتوان از آنها نظام تربیتی دینی را استخراج کرد.
تأثیر دین در علوم تربیتی نیز از سه جهت است: نخست، اظهارنظر دین درباره جواز یا عدم جواز برخی محتواها و فعالیتهای مبتنیبر آنها؛ دوم، کمک دین به توسعه محتوایی برخی علوم تربیتی؛ سوم، کمک دین به توسعه علوم تربیتی و تأسیس دانش جدیدی چون تربیت دینی. تربیت و علوم تربیتی نیز دستکم در چهار زمینه به دین یاری میرسانند: ۱٫ طرح موضوعات جدید در برابر دین و فراخوانی دین به اظهارنظر درباره آنها؛ ۲٫ کمک به موضوعشناسی در بخش احکام عملی دین؛ ۳٫ کمک به فهم عمیقتر گزارههای دینی؛ ۴٫ کمک به آموزش آموزههای دینی.
کلیدواژهها: دین، تربیت، علوم تربیتی، نظام تربیتی، فرایند تربیت، تعامل دین و تربیت.
بدون دیدگاه