حجه الاسلام آباد ، مدیر مدرسه مسجدمحور حضرت روح الله
شهید مطهری در کتاب تعلیموتربیتشان در فعل اخلاقی میگوید: فعل اخلاقی خروج از آن هویت شخصی و فردی است، این فرد را خودمان بیاییم بیرون یک کاری انجام بدهیم که این فعل، فعل اخلاقی است. حالا اگر نفع خودمان را مدنظر بگیریم بگوییم مجموعه منف مدرسه من و تا وقتی ما در این من مانده باشیم آن کار، خود فعل اخلاقی محسوب نمیشود. حالا این من، من خود هست و من خانواده است و من جامعه است.
ستاد کشوری که شکلگرفته تقریباً سه چهار سال از شکلگیری این ستاد میگذرد. افراد از منشان آمدند بیرون. گفتند بیاییم باهم جمعشویم در آن مطالباتی که از مسئولین میخواهیم داشته باشیم و من را در نظر نگیریم. مؤسسه صنعت گران را سال هشتادوهفت راه انداختیم.
در مشهد، سال نودوسه چهارتا مسجد باهم جمع شدیم و گفتیم ستاد خراسان را راه بیندازیم، قبل از اینکه این کار تکثیر و زیاد شود. همین الآن از تجربیات همدیگر استفاده کنیم. آنطوری که در خاطرم هست، سال نودوشش یک جمعی جمع شدند و گفتند بیاییم بچههای مشهد و تهران و قم ستاد کشوری راه بیندازیم که حمایت از این جمع مدارس را انجام بدهیم. یک جمعی دیگر متوجه شدند قرارگاه خاتم احساس وظیفه کرده و پای کار آمده، ما هم دست یاری دراز کردیم.
بنده یادم است که ما با نمایندهها جلسه گذاشتیم و پیگیری کردیم برای بحث هویت قانونی و نیز با اعضای شورایعالی انقلاب جلسه گذاشتیم و رئیس سازمان تبلیغات و آقای عزت زمانی با معاون آقای قمی دارد میآید تا در این جلسه شرکت کند. آقای عبودتیان مسئول قرارگاه خاتم دارد نیز میآید اینجا. اینها یعنی چه؟ اینجا ما باید بپذیریم که خودمان باید به خودمان هویت بدهیم.
نکته دوم اینکه مجمععمومی مدارس مسجد محور را قرارگاه مردمی مدارس مسجد محور و تحولخواه کنیم. نکته سوم اینکه ما در بحث تحولی و مبانی یک مدلی را با مبانی دینی خودمان – نمیخواهم بگویم که ما بیتفاوت هستیم اما – با مجموعههای دیگر ما یک مدلی میخواهیم راه بیندازیم با محوریت مسجد -که پایه تمدن مسجد است- و صحبتهای حضرت آقا. ما روی این میخواهیم کارکنیم.
مساجد الآن که میبینیم هرکدام از بزرگواران نظری دارند، هیچ اشکالی هم ندارد اتفاقاً میگوییم خیلی عالی است هرکسی باید نظری داشته باشد منحصر به خودش و ازنظرش دفاع کند. همینطور که من نظر شما را نمیپذیرم شما هم نظر من را نمیپذیرید طبیعی است. قابلجمع هم نیست یکی میگوید نظر من این است که فقط در محیط مسجد باشد و آنیکی میگوید نه؛ غیر از مسجد چیز دیگر هم باشد. محور اتحاد و فعالیتهای ما، مسجد است.
این دو تا باهم نمیتواند جمع شود لذا یک نکتهای که عرضم این است که ما میتوانیم در یک مجموعه محدودتری به نام مدارس مسجد محور یک وحدتی پیدا کنیم بعد در عرصههای اول همین مطالبه را پیگیری کنیم و به نتیجه برسانیم. سپس این عرصه خودش میشود یک الگویی برای جاهای دیگر؛ اگر خواستیم این را گسترشش بدهیم و در عرصههای دیگر اجتماعی خودش بشود یک الگوی کوچکتر در مسجد.
این مسئله میطلبد بزرگواران همت کنیم همه باهم این را به جدیت به نتیجهای برسانیم و ول نکنیم و این جلسه فقط دورهمنشینی نبوده؛ بلکه این جلسه آشنایی باهم هست ولی قرار است یک انتخاباتی در آن صورت بگیرد که آن منتخبین ما بروند مشکلات همین مجموعهها را رسیدگی کنند و اساسنامه برای همین مجموعهها بنویسند و راهکار برای همین مجموعهها بنویسند که ما میشناسیم و روی اعتماد، اینها را انتخاب کردیم.
عرض کردم که بزرگواران! ما بایستی توجه به این موضوع داشته باشیم که مطلب، مطلب مهمی است و یک جلسه نشست عمومی است که همهجا برگزار میشود؛ چون ما نهاد دولتی نیستیم نهاد سازمانی و اداری نیستیم خود مردم و خود افراد آمدند دورهم نشستند بر اساس اقتضائات و نیازها و تصمیم گرفتیم یک حرکت جدیدی بکنیم. این حرکت مقدمتاً در سه سال پیش اتفاق افتاده است. حالا میخواهیم یک گام جلوتر برویم و اساسنامه ناقص را کاملترش کنیم و جمع محدود را بیشتر کنیم. برسانیم انشاءالله خدا به ما کمک کند بتوانیم وظایفمان را درست عمل کنیم.
بدون دیدگاه