مسجد، محل اقامه تعلیم و تربیت اسلامی

مسجد پایگاه است؛ نه فقط پایگاه برای فلان مسئله اجتماعی، [بلکه] مسجد می‌تواند پایگاه همه کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسان‌سازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابله با دشمن و زمینه‌سازی برای ایجاد تمدّن اسلامی و بصیرت‌افزایی افراد.

۱۳۹۵/۰۵/۳۱

بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران

عبادت ارتباطی صمیمی میان بنده و پروردگار است که در نگاه اوّل، دارای ساختاری فردی و شخصی است؛ اما جالب اینجا است که وقتی خداوند برای این ارتباط صمیمی، جایگاهی ویژه به نام مسجد طراحی می‌کند، ساختاری اجتماعی به آن بخشیده و سازوکاری جمعی برای آن در نظر می‌گیرد.

اگرچه مسجد، مکانی برای عبادت است، اما گویا زیر بنای آن به‌گونه‌ای طراحی شده است که رشد فردی، تنها در سایه ارتقاءجمعی سامان می‌پذیرد. باید در نظر داشت که عبادت در این ساختار پیشرفته و چندمنظوره، از چنان ارزشی برخوردار است که دیگر قابل‌مقایسه با گونه فردی آن نیست. امام رضا (ع) دراین‌رابطه می‌فرماید:

«فَضْلُ الْجَمَاعَه عَلَی آلفرد کُلُّ رَکْعَةٍ بِأَلْفَی رَکْعَةٍ» [1]

برتری و فضیلت هر رکعت از نماز جماعت برابربا دو هزار رکعت از نماز فردی است.

گویا امام (ع) از یک واقعیت بزرگ پرده‌برداری کرده و در کنار پاداش بزرگ نماز جماعت، اشاره‌ای به یک حقیقت شگفت‌انگیز، یعنی نیروی پر اثر و نهفته آن داشته است. آری، در ساختار نماز جماعت از یک سو و سازمان مسجد از سوی دیگر، آن‌چنان ظرفیتی وجود دارد که بهره‌برداری تمام‌عیار از آن را بر همگان لازم و ضروری می‌کند.

در حقیقت نهال تازه و نورس، نیازمند زمینی حاصل‌خیز و بستری آماده برای رشد و تعالی است. جوان و نوجوان مسلمان نیز برای رشد و پرورش، بستری شایسته و آماده، می‌طلبد که هم تعالی‌بخش ظرفیت‌های او باشد و هم از آفات احتمالی، فاصله‌ای قابل‌توجه داشته باشد. باتوجه‌به آنچه که گفته شد، خداوند این بستر را در ساختاری به نام «مسجد» تدارک دیده و آن‌چنان نیرو و ظرفیتی در نهاد آن مستور داشته که گاه قابل‌تصور نیست. در حقیقت مسجد، یک محیط تربیتی پیشرفته و سرایی آموزش‌محور، برای حضور در اجتماع مسلمین است. اکنون به برخی از این ظرفیت‌های اجتماعی موجود در نهاد مسجد اشاره می‌کنیم:

۱)‌ وحدت و یکپارچگی

یکی از مهم‌ترین رموز موفقیت هر جامعه‌ای، وحدت و یکپارچگی افراد جامعه با یکدیگر است؛ اما دستیابی به وحدت، بسیار دشوار است؛ زیرا گذشتن از تمایلات شخصی به‌خاطر رسیدن به اهداف اجتماعی، نیازمند عقلی رشدیافته است. باید دانست که دستیابی هر اجتماعی به این درجه از رشد و پیشرفت، بدون فرهنگ‌سازی، آن هم از سنین کودکی و نوجوانی امکان‌پذیر نخواهد بود.

در میان نهادهای گوناگون اجتماعی، «مسجد» بهترین کارگاه برای تمرین و ممارست در دستیابی به اتحاد و همدلی است. صفوف جماعت، همه مردم را با افکار و عقاید و سلایق گوناگون، کنار یکدیگر جمع کرده و از آن‌ها یک اجتماع یکپارچه می‌سازد.

حتّی نگاه‌کردن به این منظره یکپارچه، می‌تواند در روحیه جوانان تأثیرگذار باشد.

رسول خدا (ص) به نمازگزاران مسجدی می‌آموزد که:

«یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَقِیمُوا صُفُوفَکُمْ وَ امْسَحُوا بِمَنَاکبِکُمْ لِئَلَّا یَکُونَ فِیکُمْ خَلَلٌ وَ لَا تُخَالِفُوا فَیُخَالِفَ اللَّهُ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ»[2]

ای مردم، صف‌ها را منظم کنید و دوش‌به‌دوش بایستید تا فاصله‌ای میان شما پدید نیاید. در صف‌ها متفرق نباشید تا خداوند دل‌های شما را متفرق نسازد.

۲) انسجام و اقتدار سیاسی و اجتماعی

از قدیم گفته‌اند که یک‌دست صدا ندارد. امیرمؤمنان علی (ع) نیز قدرت الهی را در بازوان توانمند جمع و گروه دانسته، می‌فرماید:

«فَإِنَّ یَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِیَّاکمْ وَ الْفُرْقَة»[3]

به همین جهت است که مسجد، نماد انسجام و اقتدار مسلمین و نماز جماعت، مظهر تمام‌عیار آن است. جوان مسجدی می‌داند که صفوف متراکم و یکپارچه نمازگزاران، تفرقه را می‌زداید و ترس در دل دشمنان می‌افکند. منافقان را مأیوس می‌سازد و خار چشم بدخواهان است. پیامبر خدا (ص) می‌فرماید:

«سَوُّوا بَیْنَ صُفُوفِکُمْ وَ حَاذُوا بَیْنَ مَنَاکبِکُمْ لَا یَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمُ الشَّیْطَانُ». [4]

صف‌هایتان را منظم کنید و دوش‌به‌دوش هم بایستید تا شیطان بر شما مسلط نگردد.

۳) همدلی، برادری و محبّت

مسجد، محل اجتماع مسلمین و مکان دیدوبازدید روزانه مؤمنان است. رفت‌وآمد پیوسته به مسجد، روابط اجتماعی مؤمنان را بیشتر و همدلی و اخوت را میان آن‌ها افزون می‌سازد. این صفا و صمیمیت و همدلی سبب می‌شود تا جوان مسجدی از مشکلات و نیازهای مردم پیرامون خودش، آگاه باشد و یاد بگیرد که نباید از کنار ناراحتی‌ها و دغدغه‌های دیگران به‌راحتی بگذرد و چاره‌ای برای آن نیندیشد.

۴) مدارا

یکی از مهم‌ترین آموزه‌های اخلاقی اجتماعی اسلام، مدارا و تحمّل دیگر شهروندان جامعه است. مدارا، از تنش‌های بی‌حاصل اجتماعی می‌کاهد و از همدلی و یکپارچگی مراقبت می‌کند. مسجد و نماز جماعت، بهترین تمرین برای مدارا با یکدیگر است.

جوانان مؤمن مسجدی، باید بیاموزند که خود را با روحیات و شرایط دیگران هماهنگ سازند و با ملاطفت و مدارا در کنار مردم به‌سوی پروردگارشان پرواز کنند. پیامبر خدا (ص) می‌فرماید:

«أَخْیَارُکمْ أَلْیَنُکُمْ مَنَاکبَ فِی الصَّلَاةِ». [5]

بهترین شما، مهربان‌ترین کتف‌ها در نماز جماعت است.

۵) نظم اجتماعی

شاکله یک نظام اجتماعی، با انضباط و هماهنگی، سامان می‌پذیرد و بدون آن، اجتماع بی‌معنا و ازهم‌گسسته خواهد بود. مسجد تبلور یک نظم اجتماعی کامل است. نوبت‌های منظم و پی‌درپی نماز جماعت، صف‌های یک‌دست و مرتب، اعمال و حرکات و اذکار و اورادی که توسط همه نمازگزاران به‌صورت هماهنگ انجام می‌شود، حاکی از یک نظم ساختاری و تربیت‌کننده است. این برنامه و ساختار منظم به جوان مسجدی نشان می‌دهد که هر چه نظم در جامعه بیشتر باشد، پیشرفت، اقتدار و کمال

جامع ه افزون خواهد شد. رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) در مورد ارزش صفوف یکپارچه مسلمانان، می‌فرماید:

«أَمَّا الْجَمَاعَةُ فَإِنَّ صُفُوفَ أُمَّتِی فِی الْأَرْضِ کَصُفُوفِ الْمَلَائِکَةِ فِی السَّمَاءِ». [6]

اما نماز جماعت؛ همانا صف‌های امت من که در روی زمین برای جماعت بسته شود، مانند صف‌هایفرشتگان در آسمان است.

۶) وقت‌شناسی

توجه به عنصر زمان، یکی از عوامل پیشرفت فرد و جامعه است که به طور معمول در بر نامه‌های مسجد لحاظ می‌شود. برگزاری نماز جماعت اول وقت، مهم‌ترین برنامه مسجد است که قطعاً تمرین وقت‌شناسی به‌حساب می‌آید. جوان مسجدی می‌داند که فضیلت نماز جماعت به برگزاری آن در اول وقت آن است. او با اینکه می‌تواند با تأخیر و به‌صورت فردی و در مکانی جز مسجد، نماز بخواند، اما آگاهانه و با برنامه‌ریزی و وقت‌شناسی، تلاش می‌کند که از این فضیلت بزرگ باز نماند. امام صادق (ع) می‌فرماید:

«إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَی الْآخِرِ کَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَی الدُّنْیَا»[7]

همانا برتری نماز اول وقت نسبت به آخر وقت، همانند برتری آخرت نسبت به دنیا است.

۷) قانون‌مداری

برگزاری نماز جماعت در مسجد، ضوابط خاص خود را دارد که خود حاکی از یک نظام قانونمند و دقیق است. کسی که به رکوع نماز جماعت نرسد، باید اندکی انتظار بکشد و سپس به رودخانه خروشان مؤمنان بپیوندد. جوان مسجدی در پس این قوانین، می‌آموزد که گاه باید پشت چراغ‌قرمزها انتظار کشید و سپس به جریان زندگی متصل شد. جوان مسجدی، می‌داند که قانون هیچ‌گاه سبب جاماندن و عقب افتادن نخواهد شد؛ زیرا آنچه که مهم است، همراه بودن با جریان جامعه و قرارگرفتن در حرکت پرخروش مردم است. او در نماز جماعت آموخته است که حتی درک یک رکعت از نماز، او را به مطلوب خواهد رساند.

بنابراین قدری صبر و تحمل و احترام گذاشتن به حقوق دیگران در سایه قانون‌مداری، چیزی از کمالات او کم نمی‌کند. امام صادق (ع) می‌فرماید:

«مَنْ أَدْرَک الامَامَ وَ هُوَ فِی الرَّکعَةِ الاخِیرَةِ فَقَدْ أَدْرَک فَضْلَ الْجَمَاعَةِ»[8]

هر کس در نماز جماعت، رکعت آخر نماز را درک کند، قطعاً فضیلت نماز جماعت را درک کرده است.

۸) پیشتازی و سبقت در خوبی‌ها

مسابقه و شتاب در کارهای خیر، از تعالیم دینی ما است. قرآن، در آیه 133 سوره آل عمران «سارِعُوا إِلی مَغْفِرَه مِنْ رَبِّکُمْ» با تعبیر و در سوره حدید آیه ۲۱ «سابِقُوا إِلی مَغْفِرَه مِنْ رَبِّکُمْ»[9]: با تعبیر به آن فرمان داده است. این قانون الهی در نظام مسجد، جایگاهی ویژه یافته است. امام کاظم (ع) می‌فرماید:

» إِنَّ الصَّلاةَ فِی الصَّفِّ الاوَّلِ کَالْجِهَادِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ»[10]

همانا نماز در صف اول جماعت چنان ارزشی دارد که همانند جهاد در راه خدا است.

جوان در نظام اجتماعی مسجد، به این نتیجه می‌رسد که فقط خوب بودن، کافی نیست؛ بلکه باید تلاش کرد تا از جمله بهترین‌ها باشد.

مسجد محل اقامه تعلیم و تربیت اسلامی

۹) شایسته‌سالاری

مسجد، سرای سبقت و شتاب است؛ اما باید توجّه داشت که این مسابقه‌ای برای کسب قدرت، جایگاه و ثروت نیست؛ بلکه شتاب، برای رسیدن به صلاحیت‌ها و شایستگی‌ها است. در مسجد، تنها معیار پیشوایی و پیشتازی، صلاحیت و شایستگی است. نمونه بارز این امر، در انتخاب امام جماعت تبلوریافته است. ملاک انتخاب امام جماعت در روایات اهل‌بیت (ع) ، با واژه بیان شده است که همگی نشانگر شایسته‌سالاری است. «أَقْرَؤهُمْ لِکِتَابِ اللَّهِ و افضل افقه» [11] اعلم‌هایی همچون بنابراین جوان مسجدی می‌داند که برای دستیابی به هر جایگاهی، ابتدا باید صلاحیت آن را کسب کند؛ نه اینکه برای رسیدن به میزها، پست‌ها و جایگاه‌های اجتماعی و سیاسی، خود را در یک مسابقه منفور دنیوی بیندازد. آن‌چنان‌که حتی برای ایستادن در صف اول نماز جماعت در مسجد، شرایطی وجود دارد که همگی نشان از شایسته‌سالاری است. امام باقر (ع) می‌فرماید:

»لِیَکُنِ الَّذِینَ یَلُونَ الْإِمَامَ أُولِی الْأَحْلَامِ مِنْکُمْ وَ النُّهَی» [12]

سزاوار است در صف اول، آگاهان و پرهیزکاران بایستند.

۱۰) عدالت اجتماعی

مسجد، برای همه اقشار مردم است و هیچ‌کس در مسجد جایگاهی متفاوت و متمایز نسبت به دیگران نخواهد داشت. قرآن در مورد کعبه می‌فرماید:

»إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً» [13]

نخستین خانه‌ای که برای مردم قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه قرار دارد.

هیچ فرد یا گروهی در مسجد، حقّ یکه‌تازی و اعمال‌نظر ندارند. مسجد برای گروهی خاص از جناح‌های سیاسی و یا گرایش‌های قومی و قبیله‌ای بنیان گذاشته نشده است. هیچ‌کس حق ندارد، جایگاه شخص دیگری را حتّی اگر کودک، فقیر یا ضعیف باشد، بدون اجازه او تصرف کند و اگر چنین کرد، به بطلان نماز او منتهی خواهد شد. اگر یک غریبه وارد مسجد شود، می‌تواند در اولین صف نماز قرار گیرد و هیچ‌کس حق ندارد، او را منصرف کند. این‌ها گوشه‌های از عدالت اجتماعی در محیط مسجد است که می‌تواند سرمنشأ تسرّی آن در تمامی جامعه اسلامی باشد.

۱۱) ولایت‌پذیری

پیروی از امام جماعت در مسجد، امّت و امام مسجد، نماد حضور همیشگی در صحنه‌های اجتماعی و پیوند دائمی است. به دلیل دارابودن شایستگی‌های علمی و ایمانی، امری عاقلانه، آگاهانه و از روی رغبت و میل باطنی است. جوان مسجدی می‌آموزد که رشد جامعه در گرو شناخت و پیروی از رهبری است که قطعاً شایستگی‌های علمی و ایمانی او بر خبرگان جامعه مشهود و روشن گشته است. جوان مسجدی می‌داند که رشد او در سایه نزدیک شدن به تفکّرات رهبری جامعه خویش است. چراکه تفکّرات امام جامعه، ریشه در مبانی دینی داشته و ارتباط با وی همان ارتباط با دین خدا است. امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید:

«أَفْضَلُ الصُّفُوفِ أَوَّلُهَا وَ أَفْضَلُ أَوَّلِهَا مَا دَنَا مِنَ الْإِمَامِ» [14]

بهترین صف‌ها، صف اول نماز جماعت است و برترین جایگاه در صف اول، نزدیک‌ترین آن به امام جماعت است.


[1]. تحف‌العقول، ص 417

[2]. المحاسن، ج 1، ص 80

[3]. نهج‌البلاغه، خطبه 127

[4]. تهذیب الأحکام، ج 3، ص 283

[5]. الجعفریات، ص 35

[6]. الخصال، ج 2، ص 355

[7]. الکافی، ج 3، ص 274

[8]. الفقیه، ج 1، ص 408

[9]. حدید، 21

[10]. الفقیه، ج 1، ص 385

[11]. وسائل‌الشیعه، ج 8، ص 346

[12]. الکافی، ج 3، ص 372

[13]. آل عمران، 96

[14] الکافی، ج 3، ص 372

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *